درباره وبلاگ

نماز، واقعيتي است که خداوند مهربان از باب عشق و محبت از انسان خواسته است، نماز نوراني ترين حکم در شبستان حيات بندگان شايسته الهي است. ...اینجا قدمی هرچند کوچک در راستای زنده نگاه داشتن این امر بزرگ الهی یعنی نماز است . چه بسیار شهیدانی که ما را به انجام این فریضه الهی وصیت کرده اند و چه بزرگ انسان هایی که از زمان پیامبر اسلام (ص) تا کنون همچون ابا عبد الله الحسین و یارانشان که برای زنده نگاه داشتن این دین مبین و تحقق این امر الهی یعنی نماز ، جان هایشان را فدا کرده اند . پس بیایید پاسدار زحمات این بزرگمردان باشیم .
منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا درباره نماز
وصیت شهدا
احادیث موضوعی
حدیث موضوعی
آرشیو مطالب
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

دستورات شریعت مقدّس اسلام همواره با مصلحتی مادی یا معنوی یا هر دو همراه است، گر چه فکر ما از درک آن عاجز باشد در این مقاله در سدد بیان برخی ازآثار دنیویو اخروی نماز از دیدگاه آیات قرآن  و روایات معصومین علیهم السلام هستیم.

در این بحث به برخی از آثار پر بار نماز که در دنیا و آخرت تحقق می یابد و در آیات و روایات به آن تصریح شده، می پردازیم.

 آثار دنیوی

 الف- جلوگیری از گناه و فحشا

 جنبه بازدارندگی نماز از فحشا و منکر یکی از آثار ارزشمند این فریضه الهی است؛ نماز از آن جهت که موجب توجه انسان به خدا می شود و در شبانه روز، حداقل پنج بار تکرار می شود، انسان را از فحشا و منکر باز می دارد؛ زیرا نمازگزاربرای نزدیکتر شدن به خداوند تلاش خود را در جهت انجام کارهای نیک و کسب اخلاق حسنه بیشتر می کند. قرآن با توّجه به این اصل مسلّم می فرماید:

 «أَقِمِ الصلوه إِنَّ الصلوه تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» [1]

 نماز را بر پا کن که آدمی را از گناهان و کردار زشت باز می دارد.

 چند تن از یاران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به حضور آن حضرت رسیدند و درباره یکی از مسلمانان که همیشه پشت سر پیامبر نماز جماعت می خواند، ولی مرتکب گناهان نیز می شد، گفتگو کردند. حضرت به آنها فرمود: (نگران نباشید) نمازش او را از گناه باز می دارد. طولی نکشید که آن شخص گناه را ترک کرد و توبه نمود.[2]آن حضرت فرمود:

 «کسی که از نماز اطاعت نکند، نماز واقعی را به جا نیاورده است. اطاعت از نماز این است که از منکرات و زشتیها دوری کند.»[3]


ادامه مطلب


برچسب ها :

1 - دعاهاى وضو

1 - کسى که وضو مى گیرد، مستحب است در موقعى که نگاهش به آب مى افتد بگوید:
بسم الله و بالله و الحمدلله الذى جعل الماء طهورا و لم یجعله نجسا:
(به نام خدا، و به یارى او، حمد و سپاس مخصوص اوست که آب را پاک قرار داد، و آن را نجس قرار نداده است .)
2 - موقعى که پیش از وضو دست خود را مى شوید بگوید:
اللهم اجعلنى من التوابین ، واجعلنى من المتطهرین :
(خداوندا، مرا از توبه کنندگان و پاکیزگان قرار ده .)
3 - و در وقت مضمضه کردن ، یعنى آب در دهان گردانیدن ، بگوید:
اللهم لقنى حجتى یوم القاک ، واطلق لسانى بذکرک :
(بارالها، تو خود به من در آن روزى که با تو ملاقات مى کنم دلایلم را به من تلقین نما و زبانم را براى یاد کردنت آزاد گردان .)
4 - و در وقت استنشاق ، یعنى آب در بینى کردن ، بگوید:
اللهم لاتحرم على ریح الجنة واجعلنى ممن یشم ریحها و روحها و طیبها:
(بارالها، بوییدن بوى بهشت را بر من حرام مگردان و من را از جمله کسانى قرار ده که بوى بهشت را و پاکیهاى آن را احساس نمایم .)
5 - و در موقع شستن صورت بگوید:
اللهم بیض وجهى یوم تسود فیه الوجوه ، و لا تسود وجهى یوم تبیض ‍ فیه الوجوه :
((خدایا،صورت مرا در روزى که همه صورتها در آن سیاه است ، سفید گردان (که اشاره بهروز جزا است روزى که همه گناهکاران رو سیاه وارد مى شوند) در روزى که رویها سپید مى گردد رویم را سیاه مگردان )).
6 - در وقت شستن دست راست بگوید:
اللهم اعطنى کتابى بیمینى ، والخلد فى الجنان بیسارى و حاسبنى حسابا یسیرا:
(خداوندا،نامه اعمال من را از جانب راست به من بده ، و زندگى ابدى را از جانب چپ بهمن اعطا بفرما و در هنگام حسابرسى اعمال ، به نرمى محاسبه بفرما.)
7 - و در وقت شستن دست چپ بگوید:
اللهم لا تعطنى کتابى بشمالى ، و لا من وراء ظهرى ، و لا تجعلها مغلولة الى عنقى ، و اعوذبک من مقطعات النیران :
(بارالها،نامه اعمال من را به دست چپم مده و یا از پشت سرم ، و آن را همچون زنجیر بر گردن من نیفکن ، و به تو پناه مى آورم از پاره هاى آتش ‍ جهنم .)
8 - و موقعى که سر را مسح مى کند بگوید:
اللهم غشنى رحمتک و برکاتک و عفوک :
(بارالها، سایه رحمت و برکات و عفو خویش را بر من بگستران ).
و در وقت مسح پا بخواند:
اللهم ثبتنى على الصراط یوم تزل فیه الاقدام ، واجعل سعیى فیما یرضیک عنى یا ذا الجلال والاکرام :
(بارالها،قدمهایم را بر روى پل صراط محکم بگردان ، در روزى که قدمهاى مردم بدکار درآن مى لرزد، و تلاش و کوشش مرا در آنچه تو را از من راضى مى گرداند قرار ده ، اى صاحب جلال و کرامت )(109).



 منبع : کتاب آداب و مستحبات نماز - عباس عزیزی




برچسب ها : آداب و احکام نماز

اگر نماز نباشد چه می‌شود؟

اگر نماز نباشد چه می‌شود؟

نماز تکیه به ثابت است و وقتی در جامعه‌ای نماز نباشد، انسان‌ها تکیه‌گاه ثابتی نخواهند داشت و مسؤولیت ناپذیر خواهند شد و این خود آغاز ناامنی است.

اساس اختلاف انسان‌ها در "امانت‌داری و امانت‌خواهی" است. پدری را فرض کنید که ده فرزند دارد و با بدهی و طلب زیاد از دنیا رفته است. ورثه در مورد اسناد طلب هیچ‌گونه بحثی نداشته و همه مُتّفقُ القُول هستند که باید وصول شوند، اما در مورد اسناد بدهی هر کس حرفی می‌زند. یکی می گوید بی‌خود است! دیگری می گوید از کجا معلوم که درست باشد؟ نفر بعدی می گوید هر کس طلب‌کار است خودش می‌آید.

علوم تجربی و تکنولوژی هم چون اکتسابی است و به انسان قدرت و سلطه می دهند، انسان به آن مانند اسناد طلب نگاه می کند و در آن هیچ‌گونه اختلافی ندارد، اما اگر به انسان کفته شود که خدایی وجود دارد که همه چیزش مال اوست، چون احساس امانت داری و بدهی می کند و احساس می‌کند که از خود چیزی ندارد و سرایدار و بدهکاری بیش نیست، آن را نمی پذیرد!

بشر اگر بگوید که حق سرایداری را ادا نمی‌کند، به تمدنی می‌رسد که نتیجه‌ی آن توسعه براساس عدم امنیت است و آن کوچه‌ی بن‌‌بستی است که راه فرار ندارد! آن چه بشر را از حل مسأله‌ی امنیت ناتوان ساخته، کنار نهادن دین و به تبع آن به کارگیری طبیعت در تمام مسایل اجتماعی و تلاش برای خاموش کردن آتش فشان فطرت و کنار گذاشتن دین از مدیریت اجتماعی است. مشکل شرق و غرب، عدم شناخت ﻋِﻠَّﺔالعِللِ بدبختی‌ها است و در مقابل، موفقیت همه‌ی پیامبران الهی شناخت ﻋِﻠَّﺔالعِلل و انگشت گذاشتن روی آن و آغاز نمودن کار از آن جاست. انبیا می‌گویند که راه دستیابی به امنیت به سان زنجیری است که با آن آب می‌کشند؛‌ اگر حلقه ای از این زنجیر پاره شود، آب کشیدن ممکن نخواهد بود. دستیابی به آب امنیت و تحصیل حیات و سعادت ابدی آن گاه میسر است که تمامی حلقه‌های زنجیر سالم باشند. به همین خاطر قرآن می‌فرماید: «مَن قَتَلَ نَفسَاً بِغَیرِ نَفسٍ أو فَسَادٍ فِی الاَرضِ، فَکَاَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً »

اگر انسان توانست خودش را با فطرت مهار کند،‌ در او احساس مسؤولیت و امانت‌داری بیدار می‌شود و قطره‌ای می شود که در او امنیت به وجود آمده است. با پیوستن این قطره‌ها به هم، اجتماع امین تشکیل می شود؛ اجتماعی که در آن طبیعت انسان ها به وسیله‌ی فطرت مهار گشته است.‌ اما اگر طبیعتِ انسان به وسیله‌ی فطرت مهار نشد،‌ به امنیت دیگران تجاوز می‌کند و اگر عمل او با عکس‌العمل مهار کننده‌ای از خارج روبه‌رو نشود، گسترش می‌یابد. بنابراین لازم است که در انسان مقدمات حس امانت‌داری تقویت شود زیرا از حس امانت‌‌داری است که امنیت ایجاد می‌گردد.

نماز حس امانت‌داری را به انسان یادآوری می‌کند و به او می گوید که هیچ چیزِ او متعلق به خودش نیست و دیگری صاحب اصلی است. نماز نوعی لقاءالله است و قبل از مُردنِ انسان، روابط او را با مبدأ اصلاح می‌کند.

سؤال این است که نماز چه اثری بر انسان می‌گذارد که او را امانتدار می کند و به امنیت می رساند؟ جواب این است که نماز در انسان ایجاد ثبات می‌کند. « اِنَّ الاِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعَاً، اِذَا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذَا مَسَّهُ الخَیرُ مَنُوعَاً، اِلاَّ المُصَلِّینَ، اَلَّذِینَهُم عَلَی صَلَوَتِهِم دَائِمُونَ »:"براستی که انسان سخت آزمند خلق شده است، چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد بخل ورزد، غیر از نماز گزاران، همان کسانی که بر نمازشان پایداری می کنند" به این معنی که در ارتباط با نماز، چون نماز انسان را متّکیِ به ثابت می‌کند حالت انسان در شکست و پیروزی، مواجه شدن با بدی و نیکی و زیادی و کمی، یکی می‌شود و اساس اقتدار انسان همین است. افتخارات به دست آمده در ایران با آن انقلاب بزرگ و هشت سال جنگ تحمیلی و در لبنان با آن همه شهادت طلبی‌ها و مقاومت‌های بزرگ، همه از برکت نماز و تکیه به ثابت است. تمدن امروز دنیا چون متکی به متغیر است، اخلاق متکی به متغیر را به وجود آورده است و انسان برای نجات از این وضعیت راهی جز روی آوردن به خدا و احکام الهی ندارد تا با ایجاد امنیت در درونِ تک تک آدم‌ها‏، امنیت جامعه تأمین شود.


منبع : کتاب فلسفه نماز

محی الدین حائری شیرازی




برچسب ها : نماز

براساس آیه‌ی قرآن که می‌گوید: «اَللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ »:"خدا نور آسمان‌ها و زمین است"، انسان هم مانند زمین که از نور خورشید استفاده می‌نماید، می تواند از نورِ معنویِ خورشیدِ رحمتِ الهی به شرطی که خود را در زوایه‌ی تابش آن قرار دهد استفاده ‌کند. همان طور که می‌دانید با حرکت وضعی و انتقالی زمین و تغییر زوایه‌ی تابش خورشید، شب، روز، فصل‌ها، مناطق منجمد شمالی و جنوبی و مناطق معتدل و استوایی که از نظر وضعیت حیاتی با یکدیگر متفاوتند، ایجاد می‌شود و در خط استوا که زاویه‌ی تابش خورشید نزدیک به عمود است، هیجانات حیاتی به بالاترین سطح خود می‌رسد؛ از این جهت عظیم الجثه‌ترین حیوانات دریایی، خشکی و هوایی در این مناطق به وجود آمده اند که آثار آنان هنوز وجود دارد. همان گونه که اوج شکوفاییِ حیات به دلیل زاویه‌ی تابش نور خورشید با زمین است، تغییرات انسان هم بستگی به زاویه‌ی توجه او به خدا دارد؛ به نحوی که یاد او به انسان اصیل‌ترین حالت ها را می‌دهد.

پاک‌ترین و صمیمی‌ترین وقت‌ها وقتی است که انسان در زاویه‌ی تابش به عمود یاد خدا قرار گیرد. در این حال احساس می کند که صاحب و مالکی دارد که آگاه، بینا، شنوا، عادل، صمیمی، رفیق و دقیق است و عمیق‌ترین خطوط دل را می‌خواند و نجواهای آن را می‌داند. در این حالت انسان با توکل و توجهی که به حضور خدا پیدا می‌کند، به جای غدر و مکر، صدق و صفا و به جای موذی گری و خیانت، راستی و درستی پیشه می‌کند و به جای این که تسلیم زر و زور و تزویر شود و به قدرت‌های فاسد وابسته گردد، سعی در براندازی و مقابله ی با آن‌ها دارد. اما هر چه انحراف انسان از زاویه‌ی تابش نورِ رحمت الهی بیشتر شود، مدت زمان تاریکی و زمستان او بیشتر شده، انجماد و قساوت قلب را فرا می گیرد.

نماز انسان را از زمستان غفلت به بهار ذکر، از حالت قطبی به اعتدال مناطق استوایی، از تاریکی نیمه شبِ خودپسندی، به نور و روشنیِ توجه به خدا و از زمستان مرده‌ی تکبر، به بهار شکوفاییِ حیات انسانی می رساند؛ حیاتی که خود کفایی در "عدالت و انصاف" کاربرد آن است.


ادامه مطلب


برچسب ها : نماز

جبیره چیست ؟

چیزى که با آن زخم و شکسته را مى بندند و دوایى که روى زخم و مانند آن مى گذارند ((جبیره)) نامیده مى شود. توضیح المسائل ، قبل از مساله 324


موارد وضوى جبیره

1- جایى که در یکى از اعضاى وضو زخم باشد،چه زخمهایى که علت درونى دارند، مانند دملها (قروح ) و چه زخمهایى که لت بیرونى دارند، مانند بریدگیها (جروح )؛
2- در صورتى که در یکى از اعضاى وضو شکستگى باشد؛
3- کسى که به خاطر چشم درد روى چشم را بسته و رساندن آب هم به چشمش ضرردارد.
توضیح المسائل ، مساله 342
4- در صورتى که آب براى بخشى از اعضاى وضویش (غیر از سه علت گذشته ) ضررداشته باشد،
مثل اینکه دستش از بند دست تا سرانگشتان رماتیسم دارد و پزشک گفته است که آب براى او ضرر دارد واما اگر آب براى تمام یک عضو ضرر داشته باشد،وظیفه تیمم است ؛ البته مى شود صورت سوم را هم یکى از مصادیق قسم چهارم دانست .
تحریرالوسیله ، ج 1، ص 53،مساله 7
5- در مواردى که به اعضاى وضو یا غسل چیزى چسبیده باشد که برداشتن آن ممکن نبوده و یا به قدرى مشقت دارد که نمى شود آن را تحمل کرد.
توضیح المسائل ، مساله 338
6- در جایى که در یکى از اعضاى وضو نجاستى چسبیده باشد که جدا کردن و تطهیر آن امکان نداشته باشد (مانند مساله 101 توضیح المسائل ).

عروة الوثقى ، احکام جبائر، مساله 23


دستور وضوى جبیره

قبل از بیان دستور وضوى جبیره یادآورى این نکته لازم است که در مواردى که وضو گرفتن براى شخص ، ضرر نداشته باشد،بایستى طبق معمول وضو بگیرد؛ولو به برداشتن جبیره باشد. و یا اگر امکان برداشتن نیست ، ولى به فرو بردن در آب مى توان آب را به پوست بدن رساند، بایستى این کار را بکند، البته به شرطى که عضو یا جبیره نجس نباشد.
توضیح المسائل ، مساله ،324، 327 عروة الوثقى ، احکام جبائر.

واما در مواردى که وظیفه گرفتن وضوى جبیره است ، دستور وضوى جبیره این است که جبیره یا در محل شستن است و یا در محل مسح کردن که احکام هر کدام ذیلا بیان مى گردد.



ادامه مطلب


برچسب ها : آداب و احکام نماز

نماز



یکی از اعمال و تکالیفی که از طرف خداوند بر انسان واجب شده است نماز می باشد.

فهرست مندرجات
۱ - واژه شناسی نماز
۲ - وجه نامگذاری نماز
۳ - نماز در ادیان گذشته
۴ - توجه ویژه خداوند به نماز
۵ - اهمیّت نماز
۶ - سهل انگاری در نماز
۷ - پی‌آمدِ سنگین بی‌نمازی
۸ - معنای خشوع در نماز
۹ - محافظت بر نماز
۱۰ - حکمت و فلسفه نماز
       ۱۰.۱ - نماز ذکرالله اکبر
       ۱۰.۲ - نماز پاک کنند ی گناهان
       ۱۰.۳ - نماز سدی در برابر گناهان
       ۱۰.۴ - نماز غفلت را از بین می‌برد
       ۱۰.۵ - نماز کبر را از بین می‌برد
       ۱۰.۶ - نماز پرورش دهنده فضائل اخلاقی
       ۱۰.۷ - نماز با ارزش کننده اعمال انسان
       ۱۰.۸ - نماز دعوت کننده به پاکسازی
       ۱۰.۹ - نماز کامل عامل مؤثر برای ترک بسیاری از گناهان
       ۱۰.۱۰ - نماز تقویت کننده روح انضباط
       ۱۰.۱۱ - بازداری از حرص و آز و کم طاقتی
       ۱۰.۱۲ - استقامت و بردباری
       ۱۰.۱۳ - نظم و انضباط
۱۱ - پانویس
۱۲ - منابع

واژه شناسی نماز[ویرایش]

"نماز" واژه قرآنی آن "صلاة" [۱]و جمع آن "صلوات" است، "صلاة" در اصل به معنای دعاء است که در بعضی از آیات قرآن به همین معنی آمده است. در آیاتی همچون: [۲] [۳] [۴]

وجه نامگذاری نماز[ویرایش]

وجه نامگذاری نماز به صلاة از باب اطلاق جزء به کل است یعنی نماز شامل دعاء هم هست.

نماز در ادیان گذشته[ویرایش]

نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که گونه‌های آن بر حسب شریعت‌های مختلف فرق داشته است. [۵]
به دلیل اینکه حضرت ابراهیم (ع) بر پاداری نماز را هم برای خودش و هم برای فرزندش از خدای متعال طلب نمود:
«ربِّ اجْعَلْنِی مُقیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیَّتِی...» [۶]
«پروردگارا! مرا به پا دارندۀ نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز)...»
و حضرت عیسی (ع) در گهواره از آن سخن گفت:
«و َأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا » [۷]
«و تا زمانی که زنده‌ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است».
جمله "و اوصانی بالصلاة و الزکاة..." اشاره به این است که در شریعت عیسی (ع) نماز و زکات تشریع شده است. [۸]

توجه ویژه خداوند به نماز[ویرایش]

نماز در بین عبادات از امتیاز خاصّی برخوردار است، خدای سبحان در آغاز دریافت وحی حضرت موسی (ع) ضمن اشاره به معارف کلی دین، نماز را انتخاب کرده و می‌فرماید:
«...اَقِمِ الصَّلاةَ لذکری » [۹]
«... نماز را برای یاد من بپا دار.»
از این آیه دو نکته روشن می‌شود:
۱) نماز اختصاص به شریعت خاتم الانبیاء (ص) ندارد.
۲) إقامه نماز باید برای یاد خدا باشد. [۱۰]

اهمیّت نماز[ویرایش]

۱) نماز از واجبات الهی است:
«إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا » [۱۱]
«نماز، وظیفه ثابت و معیّن برای مؤمنان است.»
"کتابت" کنایه است از واجب بودن و واجب کردن، پس طبق این آیه، نماز بر مؤمنان نوشته و واجبی است دارای وقت. [۱۲]
۲) بر پاداری نماز از صفات مؤمنان حقیقی است: [۱۳] [۱۴] [۱۵]
«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقثْنَاهُمْ یُنفِقُونَ » [۱۶]
«آنها که نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.»
۳) محافظت از نماز، نخستین نشانه عملی تقوا و معاد باوری است:
«...وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ » [۱۷]
«...آنها که به آخرت ایمان دارند و به آن(قرآن) ایمان می‌آورند و بر نمازهای خویش، مراقبت می‌کنند.»
تا آنجایی که به پای بندی نماز در میدانِ جنگ تأکید شده است. [۱۸]
۴) نماز، نخستین نشانه حکومت صالحان در روی زمین است:
«الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ...» [۱۹]
«کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را برپامیدارند... »
۵)نماز باز دارنده از زشتیها و بدیها:
«...وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنکَرِ...» [۲۰]
«...ونماز را بر پادار، که نماز (انسان )را از زشتیها و گناه باز میدارد...»
سیاق آیات شاهد بر این است که منظور از این باز داری، بازداریِ طبیعت نماز از فحشاء و منکر است.
البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، که هر کس نماز خواند، دیگر نتواند گناهکند یعنی نمازی که با رعایت آداب و شرائط مطلوبِ شرع، انجام یافته قدرت باز دارندگی از گناه را دارد، به شرطی که خود شخص اراده بر انجام گناه نداشته باشد. [۲۱] [۲۲]

سهل انگاری در نماز[ویرایش]

«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ » [۲۳]
«پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل نگاری می‌کنند.»
یعنیآنهایی که از نمازشان غافلند، اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش باکی ندارند؛ چه اینکه به کلّی فوت شود و چه اینکه بعضی وقتها، و یا اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرائطش و احکام و مسائلش را ندانسته، نمازی باطل بخوانند. [۲۴]
از امام صادق (ع) روایت شده:
«إنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفَّاً بِالصّلاة » [۲۵]
«همانا شفاعت ما به سبک شمارندۀ نماز نمی‌رسد.»

پی‌آمدِ سنگین بی‌نمازی[ویرایش]

انسان با نماز نخواندن جهنمی و اهل دوزخ می‌شود، قرآن از گفتگوی میان بهشتیان و دوزخیانخبر می‌دهد که بهشتیان از علّت جهنمی شدن اهل دوزخ سئوال می‌کنند. در جوابآنان، اولین سخنی که بر زبان میآورند بی‌نمازی و بی‌تفاوتی نسبت به نماز است:
«مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ » [۲۶]
«چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! می‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
منظور از "صلاة" در اینجا، نماز معمول در اسلام نیست بلکه منظور عبادتی خاص است به درگاه خدای تعالی که با همه عبادتها یعنی عبادت در شریعتهای آسمانی که از حیث کم و کیف از همدیگر مختلفند می‌سازد. [۲۷]

معنای خشوع در نماز[ویرایش]

"خشوع" به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می‌شود و آثارش در بدن ظاهر می‌گردد. قرآن کریم، خشوع را از صفات مؤمنین حقیقی بر شمرده است:
«الّذین هُم فی صَلاتِهم خَاشِعُون » [۲۸]
«آنها که درنمازشان خشوع دارند.»
یعنی اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتی بی‌روح و فاقد معنی نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگاردر آنها پیدا می‌شود که از غیر او جدا می‌گردند و به او می‌پیوندند. چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می‌شوند که بر تمام ذرات وجودشان اثر می‌گذارد، خود را ذره‌ای می‌بینند در برابر وجودی بی‌پایان، و قطره‌ای در برابر اقیانوس بیکران. [۲۹]

محافظت بر نماز[ویرایش]

«حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ و الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ» [۳۰]
«در انجام همه نمازها (به خصوص) نماز وسطی کوشا باشید! و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا بپاخیزید »
در آیه دیگری می‌فرماید:
«وَ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ » [۳۱]
«و آنها که بر نمازهایشان مواظبت می‌نمایند »
منظور، محافظت از عدد نماز است یعنی مؤمنان محافظت دارند که یکی از نمازهایشان فوت نشود و دائماً مراقب آنند؛ بخاطر اینکه "صلاة" به صیغه جمع آمده و به ضمیر "هم" اضافه شده است .
در سوره معارج لفظ "صلاة" مفرد آمده است: «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ » [۳۲]
در این آیه منظور از محافظت بر نماز، رعایت صفات کمالی نماز است؛ یعنی آن طور نماز بخواند که شرع دستور داده است. [۳۳]

حکمت و فلسفه نماز[ویرایش]

گرچه نماز چیزی نیست که فلسفه‌ اش بر کسی مخفی باشد، ولی دقت در متون آیات و روایات اسلامی ما را به نکات بیشتری در این زمینه رهنمون می‌گردد:

← نماز ذکرالله اکبر
روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است, همان « ذکر الله » است که در آیه‌ی فوق به عنوان برترین بیان شده است.
البته ذکری که مقدمه‌ی فکر, و فکری که انگیزه عمل بوده باشد, چنانکه در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که در تفسیر جمله‌ی و لذکر الله اکبر فرمود: ذکرا لله عند ما احل و حرم « یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام »
(یعنی به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.) [۳۴]

← نماز پاک کنند ی گناهان
نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می‌کند, لذا در حدیثی می‌خوانیم: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ از یارانخود سؤال کرد: لو کان علی باب دار الحد کم نهر و اغتسل فی کل یوم منه خمس مرات اکان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا, قال: فان مثل الصلاه کمثل النهر الجاری کلما صلی کفرت ما بینهما من الذنوب: « اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد, آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟».
در پاسخ عرض کردند: نه, فرمود: « نماز درست همانند این آب جاری است, هر زمان که انسان نمازی می خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود» [۳۵]و به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می‌نشیند, با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی که بر قلب می نشیند زدوده می‌شود.

← نماز سدی در برابر گناهان
نماز سدی در برابر گناهان آینده است, چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می‌کند, و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد, و می دانیم « ایمان » و « تقوی » نیرومند ترین سد دربرابر گناهان است, و این همان چیزی است که در آیه ی فوق به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است , و همان است که در احادیث متعددی می خوانیم : افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید, نماز آنها را اصلاح می کند و کرد.

← نماز غفلت را از بین می‌برد
نماز, غفلت زدا است, بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام می‌شود, مرتباً به انسان اخطار می کند, هشدار می‌دهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان می‌سازد, موقعیت او را در جهان به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.

← نماز کبر را از بین می‌برد
نماز خودبینی و کبر را درهم می‌شکند, چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می‌گذارد, خود را ذره ی کوچکی در برابر عظمت او می‌بیند, بلکه صفری در برابر بی نهایت.
پرده های غرور و خود خواهی را کنار می‌زند, تکبر و برتری جوئی را در هم می‌کوبد.
به همین دلیل علی ـ علیه السّلام ـ در آن حدیث معروفی که فلسفه های عبادات اسلامی در آن منعکس شده است بعد از ایمان, نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین می‌کند می‌فرماید: فرض الله الایمان تطهیراً من الشرک و الصلوه تنزیهاً عن الکبر ... : خداوند ایمان را برای پاکسازی انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاکسازی از کبر» [۳۶]

← نماز پرورش دهنده فضائل اخلاقی
نماز وسیله پرورش فضائل اخلاق و تکامل معنوی انسان است, چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون می‌برد, به ملکوت آسمانها دعوت می‌کند, و با فرشتگان هم صدا و همراز می‌سازد, خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر می‌خیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آن هم با تکیه روی صفات خدا, رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوی نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم که در فلسفه نماز فرمود:
الصلوه قربان کلی تقی : « نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزکاری به خدا است.» [۳۷]

← نماز با ارزش کننده اعمال انسان
نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می دهد ـ چرا که نماز روح اخلاص را زنده می‌کند, زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه, تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می کند.
لذا در حدیثی معروفی می‌خوانیم که امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در وصایای خود بعد ازآن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم : « خدا را خدا درباره نماز , چرا که ستون دین شما است». [۳۸]
می‌دانیم هنگامی که عمودهیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهای اطراف محکم باشد اثریندارد, همچنین هنگامی که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. در حدیثی از امام صادقـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم: اول ما یحاسب به العبد الصلوه فان قبلت قبلا سائل عمله, و ان ردت رد علیه سائل عمله: « نخستین چیزی که در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود, و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود می‌شود»!
شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است, اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولی سائر اعمال است در او زنده می‌شود, و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط می‌شود.

← نماز دعوت کننده به پاکسازی
نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازی زندگی می‌کند, چرا که می دانیم مکان نماز گزار, لباس نمازگزار, فرشی که بر آن نماز می‌خواند, آبی که با آن وضو می گیرد و غسل می‌کند, محلی که در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسی که آلوده به تجاوز و ظلم, ریا, غصب, کم فروشی, رشوه خواری و کسی اموال حرام باشد چگوه می‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.

← نماز کامل عامل مؤثر برای ترک بسیاری از گناهان
نماز علاوه بر شرائط قبول یا به تعبیر دیگر صحت شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک سیاری از گناهان است.
در کتب فقهی و منابع حدیث مور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسأله شرب خمر است که در روایات آمده است: لا تقبل صلوه شارب الخمر اربعین یوماً الا ان یتوب: « نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این که توبه کند.» [۳۹]
و در روایات متعددی می خوانیم: از جمله کسانی که در نماز آنها قبول نخواهد شد پیشوای ستمگر است» [۴۰]
و در بعضی از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسی که زکات نمی پردازد قبول نخواهد شد, و همچنین روایات دیگری که می گوید: خوردن غذای حرام یا عجب و خود بینی از موانع قبول نماز است, پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است؟

← نماز تقویت کننده روح انضباط
نماز روح انضباط را در انسان تقویت می کند, چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها, پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی کاملاً آسان می‌سازد.
همه اینها فوائدی است که در نماز, قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزائیم ـ که روح نماز همان جماعت است ـ برکات بی شمار دیگری دارد که این جا جای شرح آن نیست, بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم.
گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعی که از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده پایان می‌دهیم:
امام در پاسخ نامه ای که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است, و مبارزه با شرک و بت پرستی, و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته, و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد, گرد و غبار فراموشکاری بر دل او ننشیند, مست و مغرور نشود, خاشع و خاضع باشد, طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر این که مداومت ذکرخداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می‌گردد, سبب می شود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند, روح سرکشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید.
و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او, انسان را از معاصی باز می دارد. و از انواع فساد جلوگیری می کند. [۴۱]

← بازداری از حرص و آز و کم طاقتی
خداوند متعال می فرماید: انسان حریصو کم طاقت آفریده شده و هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع از دیگران می شود, مگر نماز گزاران, آنان که نماز ها را پیوسته انجام می دهند. [۴۲]
انساندارای غرائز منفی و مثبتی است که اگر غرائز منفی او بر اثر تعلیمات الهی کنترل نگردد, به گمراهی کشیده خواهد شد و یکی از آن غرائز منفی خصلت زشت حرص و آز و خصلت زشت بی تابی در برابر حوادث تلخ است بنابراین برای تعدیل این دو خصلت و جلوگیری از طغیان آن نیاز به تربیت الهی دارد و خداوند قادر و متعال ارتباط برقرار می کند, در پرتو این ارتباط, به وثوق و اطمینانی نسبت به آن یگانه بی همتا می‌رسد و نسبت به رزق فقط خدا را می بیند و مال و دارایی خود را از او می‌داند و با روحیه توکل و تسلیم, از آز و حرص دور می شود و در مقابل آن چه از خدا به او می‌رسد, خود را بنده خدا می‌داند و بی طاقتی نخواهد کرد.

← استقامت و بردباری
نماز انسان را با پناه گاهی مطمئن و یاری مهربان آشنا می‌کند که در مقابله با سختی ها و مشکلات زندگی به او اتکاء می کند و در برابر آنها ذلیل و خوار نمی‌گردد, بر همین اساس, خداوند متعال دو مورد در قرآن می‌فرماید: از خصلت صبر و نماز کمک بجویید, [۴۳] [۴۴]
و این امر در روان شناسی هم به اثبات رسیده است که با آرامش و اطمینان روحی که از گذر ابمان و اعتقاد حاصل می‌شود، انسان می‌تواند امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.

← نظم و انضباط
انجام نماز در اوقات معین و مخصوص، آداب نماز در مورد نیت و قیام و رکوع و سجود و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، علاوه بر آثار مفیدی که در روح انسان می‌گذارد موجب نظم و انظباط در زندگی خواهد شد و همان طور که در زندگی بزرگان ما این امر به وضوح مشهود بود و با توجه به این که یکی از عوامل پیشرفت و بسیار مهم در تکامل، نظم و انضباط است و مسائل تربیتی در پرتو نظم و انضباط است که به نتیجه می‌رسد، جایگاه نماز در تکامل انسان بهتر معلوم می‌شود.

پانویس[ویرایش]
 
۱. ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن مادّه «صلی».
۲. ↑ توبه/ سوره۹، آیه ۱۰۳.    
۳. ↑ احزاب/ سوره۳۳، آیه۵۶.    
۴. ↑ بقره/ سوره۲، آیه۱۵۷.    
۵. ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن،ص۴۹۱.
۶. ↑ ابراهیم/ سوره۱۴، آیه۴۰.    
۷. ↑ مریم/ سوره۱۹، آیه۳۱.    
۸. ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۱۴، ص۴۷.    
۹. ↑ طه/ سوره۲۰، آیه۱۴.    
۱۰. ↑ جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۶ ش، ج۷، ص۱۳۰.
۱۱. ↑ نساء/ سوره۴، آیه۱۰۳.    
۱۲. ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۵، ص۶۳.    
۱۳. ↑ توبه/ سوره۹، آیه۷۱.    
۱۴. ↑ ابراهیم/ سوره۱۴، آیه۳۱.    
۱۵. ↑ لقمان/ سوره۳۱، آیه۳.    
۱۶. ↑ انفال/ سوره۸، آیه۳.    
۱۷. ↑ انعام/ سوره۶، آیه۹۲.    
۱۸. ↑ نساء/ سوره۴، آیه۱۰۲.    
۱۹. ↑ حج/ سوره۲۲، آیه۴۱    
۲۰. ↑ عنکبوت/ سوره۲۹، آیه۴۵.    
۲۱. ↑ المیزان فی تفسیر القران،ج۱۶،ص۱۳۳.    
۲۲. ↑ ترجمه المیزان، ج۱۶، ص۱۹۸.
۲۳. ↑ ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵-۴.    
۲۴. ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۲۰، ص۳۶۸.    
۲۵. ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ هجری قمری، ج۱، ص۲۰۶.
۲۶. ↑ مدثر/ سوره۷۴، آیه۴۳-۴۲    
۲۷. ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۲۰، ص۹۷.    
۲۸. ↑ مومنون/ سوره۲۳، آیه۲.    
۲۹. ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج ۱۴، ص ۱۹۴.
۳۰. ↑ بقره/ سوره۲، آیه۲۳۸.    
۳۱. ↑ مومنون/ سوره۲۳، آیه۹.    
۳۲. ↑ معارج/سوره۷۰، آیه۳۴.    
۳۳. ↑ المیزان فی تفسیر القران، ج۲۰، ص۱۷.    
۳۴. ↑ بحار الانوار، ج۸۲، ص۲۰۰.
۳۵. ↑ وسائل الشیعه، ج۳، ص۷.    
۳۶. ↑ نهج البلاغه, کلمات قصار ۲۵۲.
۳۷. ↑ نهج البلاغه, کلمات قصار, جمله ۱۳۶.
۳۸. ↑ نهج البلاغه, نامه ها ( وصیت ) ۴۷.
۳۹. ↑ بحار الانوار، ج۸۴، ص۳۱۷-۳۲۰.
۴۰. ↑ بحار الانوار، ج۸۴، ص۳۱۸.
۴۱. ↑ وسائل الشیعه، ج۳، ص۴.    
۴۲. ↑ معارج/ سوره۷۰، آیات۱۹-۲۴.    
۴۳. ↑ بقره/ سوره۲، آیه۴۵.    
۴۴. ↑ بقره/ سوره۲، آیه۱۵۳.    




برچسب ها : نماز

منظور از آیه 110 سوره اسراء: (لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا); نمازت را با آواز بلند مخوان و بسیار آهسته اش مکن. چیست؟

بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر (و هم چنین تسبیحات اربعه) را آهسته بخوانند.[1]
یکى از دلیل هاى مراجع در این مسئله روایاتى است که از معصومین(علیهم السلام) رسیده و در کتاب هاى فقهى بررسى شده است.[2] هم چنین فتواى فقها در این مسئله ربطى به این آیه ندارد، چون جهر و اخفاتى که در این مسئله وجود دارد، غیر از جهر و اخفاتى است که در آیه از آن نهى شده است; آنچه در نماز صبح و مغرب و عشا فقها فرموده اند جوهر داشتن صداست، نه بلند کردن صدا و آنچه در نماز ظهر و عصر فرموده اند، جوهر نداشتن صدا است، نه آن که حتى خود انسان هم صدایش را نشنود.[3] ولى آنچه در آیه مطرح شده غیر از این دو است مى فرماید: نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهسته اش مکن و میان این و آن راهى میانه جوى.
پس آیه ربطى به این مسئله فقهى ندارد، بلکه از افراط و تفریط در بلند خواندن و آهسته خواندن نهى مى کند.[4]
    ممکن است مقصود آیه این باشد که: همه نمازها را بلند نخوان و یا همه را آهسته نخوان، بلکه راه میانه را انتخاب کن و بعضى نمازها را بلند و بعضى را آهسته بخوان. بنابراین هیچ منافاتى بین فتواى فقها در این مسئله با آیه مذکور وجود ندارد.[5]
[1]. امام خمینى، توضیح المسائل، مسئله 992 و 1007.
[2]. نجفى، جواهر الکلام، ج9، ص364 ـ 369; عاملى، وسائل الشیعة، ج6، ص82 ـ 86، باب 25 و 28، ابواب القرائة فى الصلاة.
[3]. امام، تحریرالوسیله، ج1، ص166، مسئله 11، القول فى القرائة.
[4]. محمد حسین طباطبایى، ترجمه المیزان، سید محمدباقر موسوى همدانى، ج 13، ص 312; همان، تفسیر نمونه، ج12، ص328.
[5]. سید محمد حسین طباطبایى، المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى، ج13، ص12.




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

آیا مى توان بدون تکان دادن لب ها و از ته دل نماز خواند؟

خیر، زیرا یکى از واجبات نماز «ذکر» است. «ذکر» همان عبارت ها، جمله ها، کلمات و حروف خاصى است که در جاى جاى نماز باید ادا شود و این امر بدون تکان دادن زبان و لب ها محقق نمى شود. بلکه اگر کسى استثناءً لال است احکام ویژه خود را دارد; مثلاً با اشاره باید نماز بخواند و... .
خداوند متعال مى فرماید: (لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا)[1]; نمازت را با آواز بلند مخوان و بسیار آهسته اش مکن.
    بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر (و هم چنین تسبیحات اربعه) را آهسته بخوانند.[2]
    از مجموع آیه فوق و فتواى فقهاى بزرگ استفاده مى شود که نماز باید خوانده شود و تمامى حروف از مخارج خودش ادا شود. بنابراین چون نمى توان بدون حرکت زبان و لب ها حروف و کلمات را ادا کرد نماز خواندن به این شکل یا از ته دل باطل است.[3]
[1]. اسراء، آیه110.
[2]. امام خمینى، توضیح المسائل، مسئله 992 و 1007.
[3]. ر.ک: امام خمینى، تحریرالوسیله، ج1، ص166، مسئله 11.




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

جایگاه نماز در ادیان آسمانی > روایات نماز

«مقدمه؛ با توجه به اهمیت نماز و ارتباط مخلوق با خالق این سوال به ذهن می رسد که آیا نماز در ادیان الهی دیگر هم وجود داشته است و یا فقط در دین اسلام مطرح شده است، و اگر بوده آیا در کُتب آنها یا در قرآن و روایات اسلامی اشاره ای به این مطلب شده است، در این نوشتار بر آنیم تا به این سوال با توجه به آیات قرآن کریم و کتب پیامبران و روایات معصومین علیه السلام جوابی دقیق داده شود.»

حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ پس از بیان این که فرستاده خداست و کتاب آسمانی به او داده شده از میان برنامه ها، توصیه به نماز و زکات را مطرح می کنند.
آن هم با بیان، مادامی که زنده باشم و این به خاطر اهمیّت فوق العاده این دو برنامه است چرا که این دو، رمز ارتباط خالق و خلق است. در تفسیر این آیه آمده است: این آیه دلالت دارد به این که نماز و زکات و نیکی به پدر و مادر بر امّت های گذشته واجب بوده است، پس حکمش ثابت می باشد و در هیچ شریعتی امر به آن نسخ نشده است.[۱]
این آیه به خوبی مؤیّد این مطلب می باشد که در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات می باشد که در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات مهمّی بوده که از طرف خداوند از ابتدای تولّد به آن حضرت توصیه شده بود و مادرش حضرت مریم ـ علیه السلام ـ هم از طرف فرشتگان امر به اقامه نماز شده بود. چنانچه از جمله پندهای حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در انجیل است: «به حقّ برایتان می گویم، چیزی بالاتر از نظر شرافت اخروی و یاری کننده تر بر حوادث دنیوی از نماز همیشگی نیست و چیزی نزدیک تر از آن به خداوند رحمان نیست، پس مداومت بر آن نمایید و آن را زیاد بشمرید. و هر کار شایسته ای نزدیک می کند (ما را) به خدا پس نماز به سوی او نزدیک کننده تر است و برگزیده تر در نزد اوست.»[۲]
در قاموس کتاب مقدّس در بخشی تحت عنوان نماز آمده است که (نماز از جمله واجبات دینیّه همه روز تمام ملل و مذاهب است چه به صورت منفرد و چه به صورت جماعت، و مقصود از نماز، گفتگو کردن و صحبت داشتن با خدا و خواستن احتیاجات و اظهار تشکّر و امتنان برای الطاف و مراحم حق تعالی می باشد.»[۳]
در قاموس کتاب مقّدس می خوانیم «روح القدس وضع و طور و طرز نماز را به ما می آموزد و جمیع انبیاء و مؤمنین و مقدّسین سلف برای نماز و دعا مشهور بوده اند. از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و موسی و یوشع و سموئیل و داود، چنانچه از تمام مزامیز، آن چنان واضح می گردد و بسیاری از اوقات، منجی ما منفردا برای دعا و نماز در صحراها می رفت.»[۴]
همچنین در قاموس کتاب مقدّس در مورد فایده نماز آمده است. «فایده دعا و نماز متنّبه ساختن قوی و منوّر نمودن قلوب و ضمایر و سبب ترغیب و استحکام اعتماد و توکّل بر حضرت خالق و قادر کلّ می باشد به طوری که از آن پس امکان دارد و استدعاها و در خواست ها و تضرعات ما را مرحمت فرماید. امّا نماز خانگی که عبارت از نماز جماعتی اهل خانه باشد، سبب استحکام و تقویت و تسلّط والدین و حفظ نظامات خانوادگی شده حقایق دینی را در قلوب اطفال غرس می نماید.»[۵]
مسیحیان در کنیسه هاشان کتاب مخصوص برای نماز دارند و بر حسب آن چه در آن مکتوب است نماز باید بخوانند و امّا درباره نماز ارتجالی (فرادی) که شخص مصلّی به خودی خود نماز کند این است که افکار و استدعاهای مخصوص خود را به نوع مخصوص در حضور خالق خود می آورد و البتّه در این صورت با اختلاف ظروف و حرارت نفس مصلّی، تفاوت کلّی خواهد داشت و به هیچ وجه مقیّد به قیود مخصوصه نخواهد بود. طبق معتقدات اینان، مراعات اوقات معینّه برای نماز خالی از اهمیّت نخواهد بود، چنان که یهود در ساعت سوم و ششم و نهم روز و ساعت اوّل شب و آخر شب و وقت تناول طعام نماز می گزارد. و بلندترین نمازی که مسیح به جا می آورد و نسبت به سایر نمازها اهمیّتش بیشتر است همان نماز آخری است که حضرتش با شاگردان و به جهت شاگردان خود بجا آورد که به سه قسم تقسیم می شود. اوّل دعا به جهت خودش فی نفسه، دوم دعائی که به جهت محافظت شاگردان خود فرمود، سوم دعا به جهت مؤمنین که از آن وقت تا آخر الزمان ایمان خواهند آورد.[۶]
۴ـ نماز و دیگر شرایع آسمانی
همان گونه که اشاره شد نماز در تمام ادیان و شرایع الهی بوده است که به برخی از سایر شرایع آسمانی اشاره می نماییم:
الف ـ نماز و حضرت آدم ـ علیه السلام ـ :
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی در ذیل آیه: «فتلقّی حضرت آدم من ربّه کلمات»[۷] روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که در فرازی از آن تصریح شده به این که «حضرت آدم پس از اقامه نماز عصر جبرئیل به او نازل شد و کلمات توبه را به اذن حق به وی تعلیم داد» و این خود نشان دهنده این معنی است که نماز از جانب خداوند به عنوان عبادتی بزرگ در زمان حضرت آدم ابوالبشر ـ علیه السلام ـ مطرح بوده است و شریعت آن حضرت از نماز خالی نبوده است.[۸]
همچنین مرحوم شیخ حرّ عاملی ـ رحمه الله ـ در کتاب شریف «وسایل الشیعه» روایتی را از قول امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل می کنند که چون حدیث، مفصل می باشد فرازهایی از ترجمه آن را نقل می کنیم: «زمانی که حضرت آدم ـ علیه السلام ـ از بهشت، هبوط نمود نشان (خال) سیاهی تمام بدنشان را فرا گرفت. پس اندوه حضرتش زیاد شد و بر آنچه آشکار شده بود گریست. جبرئیل آمد و گفت چرا گریه می کنی؟ ای حضرت آدم! گفت: از این خال و نشان سیاهی که در من آشکار شده است گفت: ای حضرت آدم! نماز بخوان این زمان، نماز اولی است پس حضرت نماز را به جا آوردند پس نشان سیاه از سر آن حضرت به گردنشان رسید. بعد دوباره جبرئیل آمد و گفت حال زمان نماز دوم است پس حضرتش نماز دوم را اقامه نمود. نشان سیاه به قسمت شکم آن حضرت رسید (جای ناف) و همین طور بعد از نماز سوم به زانوها و بعد از نماز چهارم به پاها و پس از خواندن نماز پنجم به کلّی نشان و خال سیاه از بین رفت آنگاه جبرئیل گفت: ای حضرت آدم! مثل فرزند تو به این نماز، مانند مثل توست به این نشان و خال سیاه، از فرزندان تو آن کسی که در هر شبانه روز نمازهای پنجگانه را بخواند از گناهانش رهایی می یابد. همانگونه که تو از این نشان و خال سیاه رهایی یافتی.[۹]
ب) نماز و حضرت نوح ـ علیه السلام ـ :
مرحوم مجلسی (رحمه الله) در بحار الانوار روایتی را از امام باقر ـ علیه السلام ـ نقل می کنند که در آن، حضرتش در مورد شریعت حضرت نوح ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «شریعت حضرت نوح ـ علیه السلام ـ، این بود که خدا را به یگانگی و خالصانه و بدون این که شریک برای او قائل شوید بپرستید همان فطرت و سرشتی که بر آن، مردم را آفرید و خداوند، او را به نماز و امر و نهی و حلال و حرام و... فرمان داد.»[۱۰] در این روایت، آشکارا امام پنجم ـ علیه السلام ـ نماز را از دستورات مهمّی بر می شمرند که خداوند پس از مسأله توحید، آن را به پیامبرش حضرت نوح ـ علیه السلام ـ متذکّر می شود و این خود نشانگر مرتبه والایی است که این عبادت بزرگ در نزد خداوند دارد.
ج) نماز و حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ :
از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایتی نقل شده است که ایشان از مسجد سهله در کوفه به عنوان خانه حضرت ادریس پیامبر ـ علیه السلام ـ یاد کرده که در آن خیّاطی می کردند و نماز می خواندند. روایت در جلد ۱۱ بحارالانوار آمده است: «عن الصّادق ـ علیه السلام ـ قال: اذا دخلت الکوفه فأت مسجد السهله فصلّ فیه و اسأل اللّه حاجتک لدینک و دنیاک فانّ مسجد السهله بیت حضرت ادریس النّبی ـ علیه السلام ـ الّذی کان یخیط فیه و یصلّی فیه و من دعا اللّه فیه بما احبّ قضی له حوائجه». «هنگامی که وارد کوفه شدی پس به مسجد سهله برو و در آن نماز بخوان از خداوند حاجت دنیوی و اخروی خود را بخواه زیرا مسجد سهله خانه حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ بوده که او در آنجا خیاطی می کرد و نماز می خواند و کسی که خدا را در آنجا بخواند، حاجت هایش برآورده می شود.»[۱۱]
د) نماز و حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ :
حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ که قهرمان توحید است، کعبه را به فرمان خدا ساخت. در پایان این کار بزرگ رو به درگاه الهی نمود و چنین با خداوند به راز و نیاز پرداخت: «ربّنا انی اسکنت من ذرّیّتی بوادغیر ذی زرع عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصّلوه»[۱۲]. «پروردگارا من برخی از فرزندانم را در سرزمین بی آب و علفی در کنار خانه ای که حرم تو است ساکن ساختم تا نماز را بر پای دارند.» در این آیه حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ غرض از اسکان اسماعیل و مادرش هاجر را مسأله نماز مطرح می کند و در فراز دیگری از دعاهایش می گوید: «ربّ اجعلنی مقیم الصّلوه و من ذریّتی ربّنا و تقبّل دعاء»[۱۳] پروردگارا مرا برپا کننده نماز قرار ده و همچنین نسل مرا نماز گزار قرار ده و در خواست می کند که دعایش را بپذیرد.»
هـ) نماز و حضرت اسماعیل ـ علیه السلام ـ :
قرآن در آیه ۵۴ سوره مریم پس از این که حضرت اسماعیل ـ علیه السلام ـ به عنوان پیامبر و نبی سخن می گوید و برخی از ویژگی های او را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گوشزد می کند به این که آن حضرت صادق الوعد (در وعده هایش صادق بوده) و پیامبری عالی مقام است می فرماید: «و کان یأمر اهله بالصّلوه و الزکاه و کان عند ربّک مرضیّاً» «و او (حضرت اسماعیل ـ علیه السلام ـ) همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.» و ما مشابه همین فرمان را خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم: «و امر اهلک بالصّلوه و اصطبر»[۱۴] یعنی خانواده خود را به نماز دعوت کن و بر انجام نماز، شکیبا باشد.

« نتیجه بحث؛  آخرین سفارش انبیاء الهی سفارش به نماز بوده است  با توجه به آیات فراوان قرآن کریم و روایات حضرات معصومین علیهم السلام  نماز در ادیان گذشته وجود داشته است و از آیات قرآن و روایات و کتب مقدسه، این گونه فهمیده می شود که انبیاء خود و خانواده و قوم خود را سفارش به نماز این عبادت عظیم می کردند .»
________________________________________
[۱]. الجامع الاحکام القرآن /۱۱/ ۱۰۳
[۲]. نحف العقول / ۵۰۸
[۳]. قاموس کتاب مقدّس / ۸۸۷
[۴]. کتاب مقدّس (عهد جدید) / ۳۸۴
[۵]. همان مدرک / ۳۸۵
[۶]. قاموس کتاب مقدّس / ۸۸۹
[۷]. بقره / ۳۵، یعنى پس آدم از پروردگارش کلمات را فرا گرفت.
[۸]. تفسیر القمى / ۱ / ۳۷ و ۳۸
[۹]. وسایل الشیعه / ۳ / ۹ و ۱۰
[۱۰]. همان مدرک / ۱۱ / ۳۳۱
[۱۱]. بحار الانوار / ۱۱ / ۲۸۰
[۱۲]. سوره ابراهیم / ۳۷
[۱۳]. همان مدرک / ۴۰
[۱۴]. سوره شعراء / ۲۱۴.




برچسب ها : داستانهای نماز

چهره نماز در پاره‏ اى از روایات‏ > روایات نماز

"مقدمه: چرا بعضی ها در خواندن نماز سستی می کند علت چیست شاید یکی از علل عدم آگاهی از اهمیت این عبادت عظیم است و آن طور که باید چهره نماز و اهمیت آن را بشناسند،نسبت به آن آگاهی ندارند در این مقاله با توجه به برخی از روایات می خواهیم چهره نماز و اهمیّت آن را از لسان روایات برای شما نماز گزاران و جویندگان راه حقّ بیان کنیم."

 

از پیامبر بزرگ اسلام روایاتى در رابطه با نماز نقل شده است از جمله
«لیکن اکثر همک الصلاة فانها رأس الاسلام بعد الاقرار بالدین:» «1»
باید بیشترین همت و قصدت نماز باشد، زیرا نماز پس از اقرار به دین رأس اسلام است.
«الصلاة عمود الدین من ترکها فقد هدم الدین:» «2»
نماز ستون دین است، کسى که آن را ترک کند و از خواندنش امتناع ورزد مسلماً ساختمان دین را ویران کرده است.
«العهد الذى بیننا و بینهم الصلاة فمن ترکها فقد کفر:» «3»
پیمان دین‏دارى میان من و امتم نماز است، پس کسى که نماز را ترک کند تحقیقاً در گردونه کفر و ناسپاسى افتاده است.
«اذا قام العبد الى الصلاة فکان هواه و قلبه الى الله تعالى انصرف کیوم ولدته امه:» «4»
هنگامى که عبد به اقامه نماز برخاست، پس میل و رغبتش و دلش در نماز متوجه خداى تعالى بود، نماز را به پایان مى‏برد در حالى که از پاکى و طهارت و آمرزش گناه مانند روزى است که مادر او را به دنیا آورده است.
«الشیطان یرعب من بنى آدم ما حافظ على الصلوات الخمس فاذا ضیعهن تجرأ علیه و اوقعه فى العظائم:» «5»
شیطان از فرزندان آدم تا زمانى که بر نمازهاى پنج‏گانه محافظت دارند مى‏ترسد، زمانى که نمازها را ضایع کنند و از خواندن آنها امتناع ورزند بر آنان جرأت پیدا مى‏کند، و آنان را در بلاها و گناهان بزرگ مى‏اندازد.
حضرت باقر (ع) مى‏ فرماید:
«ان اول ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل ما سواها:» «6»
بى‏تردید اولین چیزى که عبد را به آن محاسبه مى‏کنند نماز است، در نهایت اگر پذیرفته شود دیگر اعمال هم پذیرفته خواهد شد.
در حدیث قدسى آمده:
«هذه الصلوات الخمس من صلاهن لوقتهن و حافظ علیهن لقینى یوم القیامة و له عندى عهد ادخله به الجنة و من لم یصلهن لوقتهن و لم یحافظ علیهن فذلک الى ان شئت عذبته و ان شئت غفرت له:» «7»
این است نمازهاى پنج‏گانه، کسى که آنها را در وقت معینش به جاى آورد و بر شرایط ظاهر و باطنش محافظت کند به لقاء من در قیامت نایل مى‏شود در آن‏ روز نزد من براى او پیمانى است که وى را به سبب آن پیمان وارد بهشت مى‏کنم، و کسى که آنها را در وقت لازم و معینش به جاى نیاورد، و توجهى به شرایط ظاهر و باطنش ننماید، اختیار با من است، اگر بخواهم کیفرش مى‏دهم، و اگر بخواهم او را مى‏آمرزم.
حضرت باقر (ع) در رابطه با عاشقان نماز و مشتاقان بندگى و عبادت که شرایط ظاهرى و باطنى نماز را رعایت مى‏کردند، مى‏فرماید:
امیرالمؤمنین در عراق نماز صبح را با مردم به جماعت به جاى آوردند، سپس رو به آنان کردند و به موعظه آنان برخاسته و گریستند و مردم را نیز از خوف خدا به گریه انداختند.
سپس فرمودند: به خدا سوگند اقوامى را در زمان دوستم رسول خدا مى‏شناختم که شب را به روز مى‏آوردند و روز را به شب در حالى که ژولیده موى، و غبار آلود و شکم خالى بودند، [شکمى خالى از حرام یا به سبب روزه، یا به علت کم‏خورى تا بتوانند با نشاط و قدرت به بندگى برخیزند] میان پیشانى آنان چون زانوى ورم کرده بز از کثرت سجده پینه داشت، شب را براى پروردگارشان به سجده و قیام بودند، با خداى خود مناجات داشتند و از معبودشان نجات خویش را از عذاب درخواست مى‏کردند، به خدا سوگند آنان را در این حال دیدم در حالى از این که عباداتشان پذیرفته نشود مى‏ترسیدند، و از کیفر و عذاب خدا در حالت بیم به سر مى‏بردند!! «8» صاحب کشف الاسرار مى‏گوید: در قرآن مجید هزار جاى از نماز سخن به میان آمده است، این هزار مرحله به صورت فرمان به نماز، و خبر از نماز و بیان‏ پاداش آن، و توضیح کیفر ترک آن است، چه به صورت تصریح و چه بر وجه تعریض.
بدانکه هیچ عبادت مانند نماز نیست، و هر که آن را رها کند و به جاى نیاورد دلیل بر این است که وى را اندر دل نیاز نیست و اندر جان با آفریدگار راز نیست. «9»

 آیا نماز را نیکو به جاى مى‏ آورى؟
حاتم زاهد بر عاصم بن یوسف وارد شد، عاصم به او گفت: اى حاتم آیا نماز را نیکو به جاى آورده‏اى؟ حاتم گفت آرى، عاصم گفت: چگونه نماز به جاى مى‏آورى؟ گفت: هنگامى که وقت نماز نزدیک مى‏شود وضوى جامع و کامل مى‏گیرم، سپس در مکانى که باید نماز بگزارم راست و مستقیم مى‏ایستم، تا همه اعضایم آرام بگیرد، کعبه را میان دو دیده مشاهده مى‏کنم، و مقام را روبروى سینه‏ام، و خدا را بر فراز خود مى‏بینم، خدائى که آنچه در قلب من است مى‏داند، قدمم بر صراط؟، و بهشت در طرف راست و دوزخ در طرف چپم و ملک الموت پشت سرم!
گمان مى‏کنم که این آخرین نماز من است، سپس به نیکى تکبیر مى‏گویم و با فکر و اندیشه و تأمل و دقت به قرائت حمد و سوره مى‏پردازم، و با فروتنى و تواضع رکوع مى‏کنم، و با تضرع و خاکسارى سجده به جاى مى‏آورم آنگاه مى‏نشینم و بر پایه امید به حق تشهد مى‏خوانم، سپس بر اساس سنت پیامبر سلام مى‏گویم آنگاه میان خوف و رجا از جاى بر مى‏خیزم و بر صبر و استقامت در بندگى توجه مى‏کنم و در حفظ آن مى‏کوشم.
عاصم گفت: این است نماز تو گفت: آرى سى سال است اینگونه به نماز قیام دارم، عاصم گریست و گفت: من تا کنون به این صورت نماز نخوانده‏ام! «10»

 

"از مجموعه روایات می توان نتیجه گرفت که اساس دین بندگی خداوند است و از بین عبادت به نماز اهمیت ویژه ای داده شده که محافظت از آن باعث سعادت دنیا و آخرت انسان می شود و سهل انگاری نسبت به آن شقاوت و عذاب دنیوی و اخروی را به دنبال دارد ، سفارش می شود که چهره نماز را برای خود و فرزندانمان طبق روایات و آیات الهی توصیف کنیم و با مطالعه روایت نمازی اهمیّت مسئله نماز برای خودمان و فرزندانما ن روشن  می شود ، و وقتی اهمیت نماز روشن شود دیگر در انجام این عبادت سستی نمی کنند و این نماز سعادت دنیا و آخرت انسان مومن را تضمین می کند خداوند به همه ما توفیق نمازی با حضور قلب عنایت کند انشاءالله."

پی نوشت ها:

______________________________
(
1)- بحار 77 ص 127.
(2)- کشف الاسرار ج 1 ص 47.
(3)- کشف الاسرار ج 1 ص 47.
(4)- بحار 84 ص 261.
(5)- بحار ج 82 ص 202.
(6)- بحار ج 83 ص 25.
(7)- کلمة الله 263 به نقل از فروع کافى.
(8)- کافى ج 2 ص 236.
(9)- کشف الاسرار میبدى ج 1 ص 47.
(10)- روح البیان ج 1 ص 60.


کتاب : تفسیر حکیم جلد یک
نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان




برچسب ها : نماز


X