پاسخ اول:
مىدانیم یکى از صفات خداوند متعال، حکیم است; یعنى هیچ کارى را بدون حکمت انجام نمىدهد. اینکه خداوند نماز را واجب کرده است ـ با اینکه مىتوانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند ـ حتماً دلیلى و حکمتى داشته که او با علم و تدبیر بىنهایتش از آن اطلاع دارد; چون اگر این گونه نباشد باید ـ نعوذ باللّه ـ بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهودهاى انجام داده است. پس، از حکیم بودن خداوند مىفهمیم که در وجوب و اقامه نماز فایدهها و آثار بسیار زیادى وجود دارد که چیزى جاى آن را نمىگیرد.
پاسخ دوم:
یکى از علتهاى تشریع احکام از طرف خداوند بر بندگانش، امتحان کردن آنهاست. خداوند از بین بندگان، آنان را که روحیه اطاعت کامل دارند بر مىگزیند و آنان که بىچون و چرا به فرمانهاى خدایشان عمل مىکنند در امتحان اطاعت از خدا نمره قبولى مىگیرند. پس یکى از علل واجب شدن نماز این است که خداوند قصد داشته است که با این دستور بندگانش را بیازماید تا معلوم شود چه کسى راز و نیاز خود با خدا را به همان صورت که خداوند فرموده انجام مىدهد و چه کسى سرپیچى مىکند; تا هر دو به پاداش و جزاى عملشان برسند.
پاسخ سوم:
مىپرسیم: پاکى دل یعنى چه؟ اگر بگویید: به معناى این است که انسان در دل خود نسبت به همه کس و همه چیز حسن ظن داشته باشد و دلش آلوده به نیتهاى پلید و زشت نباشد; مىگوییم: پاکى دل به این معنا ـ یا به هر معناى دیگرى ـ وقتى مىتواند جاى نماز را بگیرد و ما را از خواندن نماز بىنیاز کند که تمام فایدهها و آثار و حکمتهایى را که در نماز وجود دارد دارا باشد; آیا پاکى دل چنین جامعیتى دارد؟ اینک با ذکر فایدهها و آثار و فلسفه وجوب نماز پاسخ این پرسش را به خود شما وامىگذاریم.
آثار و فواید نماز [1]
نماز، آثار و فواید زیادى دارد که در اینجا به اهم آنها اشاره مىکنیم:
1ـ از بین بردن گناهان
قرآن کریم مىفرماید:
( و أقِم الصلوة طَرَفَى النّهار و زُلَفاً من اللّیل انّ الحسنات یُذهِبْنَ السیئات ذلک ذکرى للذّاکرین ) [2]
«در دو طرف روز و اوایل شب نماز را بپادار، چه آنکه حسنات، سیئات را از بین مىبرد. این تذکرى است براى آنان که اهل تذکرند.»
در روایتى پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود:
«کسى که طبق دستور خداوند وضو بگیرد و نماز بخواند تمام گناهان گذشتهاش آمرزیده مىشود.» [3]
2ـ طهارت روح
پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود:
«مَثَل نماز در بین شما مَثَل نهرى است که در نزد هر یک از شماست که در شبانه روز پنج بار خود را در آن مىشویید و با این شست و شو دیگر چرک و آلودگى در شما باقى نمىماند; گناهان نیز با نمازهاى پنج گانه شست و شو مىشوند.» [4]
3ـ راندن شیطان
پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «نماز، شیطان را روسیاه مىکند.» [5]
4ـ بازدارى از فحشاء و منکر
قرآن کریم مىفرماید:
( انّ الصلاة تَنهى عن الفحشاء و المنکر ) [6]
«نماز انسان را از زشتیها و گناه باز مىدارد.»
5ـ استقامت و پایدارى
قرآن کریم مىفرماید:
( یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة ) [7]
«اى ایمان آورندگان! از صبر (روزه) و نماز یارى بجویید.»
از حذیفه روایت شده است که پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ هرگاه به اندوه یا مشکلى برخورد مىکرد نماز مىخواند. [8]
6ـ نزول رحمت الهى
امیرمؤمنان على ـ علیهالسلام ـ فرمود:
«هنگامى که مؤمن به نماز مىایستد، شیطان به طرف او مىآید و به سبب رحمتى که آن مؤمن را از جانب خداوند در برگرفته، به او از روى حسد مىنگرد.» [9]
7ـ استجابت دعا
پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود:
«براى کسى که نماز واجبى را بخواند، در نزد خدا یک دعاى مستجاب وجود دارد.»
8ـ رسیدن به تمام خیرات
پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «نماز کلید هر خیرى است.» [10]
9ـ تقرب به خداوند متعال
نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: «نماز، مایه تقرب مؤمن است.» [11]
10ـ وارد شدن به بهشت برین
رسول خدا ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «نماز، کلید بهشت است.» [12]
آن حضرت در روایتى زیبا براى نماز ده ویژگى ذکر کرده است:
«نماز ستون دین است; و در آن ده ویژگى وجود دارد: نورانى شدن صورت، نورانى شدن قلب، آرامش دهنده جسم، انیس قبر، محل فرود رحمت، چراغ آسمان، باعث سنگینى کفه ترازوى اعمال صالح، باعث کسب خشنودى خداوند، بهاى بهشت، سپر آتش; آن گاه فرمود: هر کس نماز را به پا دارد، به راستى دین خود را به پا داشته است و هر کس آن را ترک کند پس بىگمان دین خود را نابود کرده است.» [13]
در تفسیر نمونه نیز آثارى براى اقامه نماز ذکر شده است:
1ـ نماز سدى در برابر گناهان آینده است; چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مىکند و نهال تقوى را در دل پرورش مىدهد، و مىدانیم «ایمان» و «تقوى» نیرومندترین سد در برابر گناه هستند;
2ـ نماز غفلت زداست; نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف و در هر شبانه روز پنج بار انجام مىشود، مرتباً به انسان اخطار مىدهد، هشدار مىدهد، هدف آفرینش و موقعیت او را در جهان به او گوشزد مىکند;
3ـ نماز، خودبینى و کبر را درهم مىشکند; چه آنکه انسان وقتى در هر شبانه روز 17 رکعت و در هر رکعت دو بار در برابر خدا پیشانى بر خاک مىگذارد، خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مىبیند و پردههاى غرور و خودخواهى را از خود کنار مىزند;
4ـ نماز وسیله پرورش فضائل اخلاقى و تکامل معنوى انسان است; چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مىبرد و به ملکوت آسمانها دعوت مىکند; با فرشتگان هم صدا مىشود و خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مىبیند. تکرار این عمل در شبانه روز، آن هم با تکیه بر صفات خداوند، اثر قابل ملاحظهاى در پرورش فضایل اخلاقى در وجود انسان دارد;
5ـ نماز قطع نظر از محتواى خود، با توجه به شرایط صحت، به پاکى در زندگى دعوت مىکند; چرا که مىدانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، آبى که با آن وضو یا غسل را انجام مىدهد باید از هرگونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد. بنابراین تکرار نماز در پنج وقت، خود دعوتى است به رعایت حقوق دیگران;
6ـ نماز روح انضباط را در انسان تقویت مىکند; چرا که دقیقاً باید در اوقات معینى انجام گیرد و تأخیر و تقدیم آن، هر دو، موجب بطلان نماز است. [14]
فلسفه واجب شدن نماز
1ـ هشام بن حکم مىگوید: از امام صادق ـ علیهالسلام ـ پرسیدم چرا نماز واجب شده است با آنکه مردم را از کار و رسیدن به مشکلات و نیازهایشان باز مىدارد و باعث زحمت و رنج جسمى آنها مىشود؟ حضرت در پاسخ فرمود:
«اگر به مردم به غیر از آمدن دین و وجود قرآن در بین آنها تذکرى داده نمىشد و بدون یاد و خاطره پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ رها مىشدند، به همان سرنوشت پیروان ادیان پیشین دچار مىشدند; آنها براى خود دینى و کتابى داشتند و عدهاى را به سوى آیین خود فرا خواندند و در راه آن، جنگیدند. اما با رفتن آنها، دین و آیینشان هم کهنه شد و از بین رفت. خداى تبارک و تعالى چنین خواست که مسلمانان نام و یاد پیامبر اکرم ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ و دین او را از یاد نبرند. از این رو نماز را بر ایشان واجب فرمود تا روزى پنج مرتبه به یاد او باشند و نامش را بر زبان آورند و نماز و یاد خدا از آنان خواسته شد تا مبادا از یاد خدا غافل شوند و فراموشش کنند و در نتیجه یاد و نامش محو شود.» [15]
2ـ در روایتى از حضرت على ـ علیهالسلام ـ نقل شده که فرمود:
«خداوند براى پاک شدن بندگان از شرک ایمان را و براى دور ماندن آنان از غرور و کبر نماز را واجب کرد.» [16]
3ـ در روایتى امام رضا ـ علیهالسلام ـ در بیان علت وجوب نماز فرمود:
«نماز، طاعتى است که خداوند، بندگان را به آن امر کرده است; در نماز تعظیم و بزرگداشت خداوند است و هنگامى که بنده سجده مىکند، در واقع به آستان حق تعالى خضوع کرده است; نیز در نماز، اقرار کردن بنده به این است که بالاتر از او خداوندى وجود دارد که این بنده او را عبادت و سجده مىکند.» [17]
با توجه به آثار و فوایدى که تنها از نماز حاصل مىشود و با توجه به حکیم بودن خداوند و لزوم داشتن روحیه اطاعت بىچون وچرا از او و با نظر به این که وجوب نماز عللى داشته است، نتیجه مىگیریم که هیچ گونه مناجات و راز و نیازى غیر از نماز، فواید و آثار نماز را نخواهد داشت و صرف پاکى دل نیز ـ به فرض اینکه بدون نماز بتوان به آن رسید ـ براى انسان فایدهاى نخواهد داشت.
برچسب ها :