شولای نور بر تن مــا می کنــد نمـــاز
مــا را غــریــق مهــــر خدا می کند نماز
با بانگ بر صلابت « قُد قامُت» الصَلوه
مـــا را بــه کوی عشق صدا می کند نماز
دلهای خو گرفته به مرداب شــرک را
ســرچشــمه خلوص و رضا می کند نماز
هر صبحدم، به روی خداباوران خـاک
درهـای رحمت است که وا می کند نماز
کن تکیه بر نماز که بــر شـطّ حادثات
ایمـن تو را، زمـــوج بــــلا می کند نماز
بنگر به پیر عشق که برتخــت احـتضار
وقت سفر، چگـــــونه ادا می کــند نماز
آکنده از طنین عبور فــرشتـــه هـاست
آنجـا کــــه بــــال ناقله وا می کند نماز
مـردان راه را، زجــفا و وفــای دوست
پیمانه نوش خـــوف و رجا می کند نماز
بــــا زانوی ادب چـو نشینی گه سـلام
بر تو سلام عـــشق و صفا، می کند نماز
مقبول حق چو گشت نمازت بــرای تو
صـد قصــر در بهــشت بنـا می کند نماز
همایون علیدوستی
برچسب ها : متون ادبی ـ اشعار نماز