درباره وبلاگ

نماز، واقعيتي است که خداوند مهربان از باب عشق و محبت از انسان خواسته است، نماز نوراني ترين حکم در شبستان حيات بندگان شايسته الهي است. ...اینجا قدمی هرچند کوچک در راستای زنده نگاه داشتن این امر بزرگ الهی یعنی نماز است . چه بسیار شهیدانی که ما را به انجام این فریضه الهی وصیت کرده اند و چه بزرگ انسان هایی که از زمان پیامبر اسلام (ص) تا کنون همچون ابا عبد الله الحسین و یارانشان که برای زنده نگاه داشتن این دین مبین و تحقق این امر الهی یعنی نماز ، جان هایشان را فدا کرده اند . پس بیایید پاسدار زحمات این بزرگمردان باشیم .
منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا درباره نماز
وصیت شهدا
احادیث موضوعی
حدیث موضوعی
آرشیو مطالب
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

آیة‌اللّه العظمى سبحانى
«جمع بین الصلاتین» از مسائل مهم فقهى و حساس است که از طرف دانشمندان محقق شیعه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است، زیرا برخى تصور مى‌کنند، جمع بین دو نماز نوعى خواندن نماز در غیر‌وقت شرعى است.
 

 

براى روشن‌شدن موضوع، ابتدا نکاتى را یادآور مى‌شویم:

دیدگاه مذاهب اسلامى

1. همه گروه‌هاى اسلامى در این مسئله اتفاق نظر دارند که در «عرفات» مى‌توان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، با هم و بدون فاصله ادا کرد، و در «مزدلفه» نیز جایز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا بجا آورد.

2. حنفى‌ها مى‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر در یک وقت، و نماز مغرب و عشا در یک وقت، تنها در همان دو مورد «عرفه» و «مزدلفه» جایز است و در سایر موارد، جایز نیست.

3. حنبلى‌ها، مالکى‌ها و شافعى‌ها مى‌گویند: جمع بین نماز ظهر و عصر و یا جمع میان نماز مغرب و عشا در یک وقت خاص، علاوه بر دو مورد یاد ‌شده، در حال سفر نیز جایز است. برخى از این گروه‌ها، با هم خواندن دو نماز را در موارد اضطرارى، مانند زمانى که باران ببارد و یا نمازگزار بیمار یا در هراس از دشمن باشد، جایز مى‌دانند.

الفقه على‌المذاهب الاربعة، کتاب الصلاة، الجمع بین‌الصلاتین تقدیماً و تأخیراً

دیدگاه شیعه

4. شیعه بر آن است که هر یک از نمازهاى ظهر و عصر و نمازهاى مغرب و عشا، یک «وقت خاص» دارند و یک «وقت مشترک»؛

الف. وقت خاص نماز ظهر، از آغاز ظهر شرعى (وقت زوال) است تا مقدار زمانى که چهار رکعت نماز خوانده مى‌شود؛ در این مدت محدود، تنها نماز ظهر را مى‌توان بجا آورد.

ب. وقت خاصّ نماز عصر، زمانى است که از آن لحظه تا وقت غروب، تنها به اندازه مدت خواندن نماز عصر، فرصت باشد.

ج. وقت مشترک بین دو نماز ظهر و عصر، از انتهاى وقت خاص نماز ظهر، تا ابتداى وقت خاص نماز عصر است.

سخن شیعه آن است که در تمام این وقت مشترک، مى‌توان نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله خواند. اهل سنت به خاطر دیدگاه خاصى که در تقسیم وقت (از زوال تا غروب) دارند، هیچ‌گاه به وقت مشترک قائل نیستند، زیرا معتقدند از اوّل زوال تا زمانى که سایه شاخص به اندازه آن گردد، وقت مختص نماز ظهر است و نمى‌توان نماز عصر را در این وقت بجا آورد. از آن به بعد وقت نماز عصر آغاز مى‌گردد تا غروب، و مختص به آن مى‌باشد.

با چنین دیدگاهى هرگز نمى‌توان بین دو نماز جمع کرد، زیرا لازمه آن این است که انجام یکى از آن دو، در غیر وقت خود باشد. شیعیان معتقدند این تقسیم‌بندى، مربوط به وقت فضیلت هر دو نماز است، نه وقت اجزاء؛ یعنى بهتر است نماز عصر را موقعى خواند که سایه شاخص به اندازه آن باشد، ولى اگر کسى قبل از آن هم بخواند مجزى است. دقت بفرمایید!

سیره پیامبر اکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم

از طرف دیگر روایات فراوانى نقل شده که رسول خدا صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، در سفر و احیاناً در حضر بدون کوچک‌ترین عذر، میان دو نماز جمع نموده است. آنان براى حفظ دیدگاه خود در تقسیم وقت، ناچار شدند این روایات را به نحو بسیار بعید توجیه کنند. به تفسیر این روایات از دیدگاه شیعیان و اهل سنت توجه کنید:

الف. شیعه بر آن است که بر مبناى این روایات، پس از اتمام نماز ظهر، مى‌توان نماز عصر را بجا آورد و همچنین پس از خواندن نماز مغرب، مى‌توان نماز عشا را ادا نمود و این مسئله به زمان یا مکان و یا شرایط خاصى بستگى ندارد، بلکه در همه جا و همه وقت، جایز است.

ب. دیگران به خاطر نفى وقت مشترک و منحصر‌کردن وقت به وقت اجزاء، مى‌گویند: مقصود روایت این است که نماز ظهر، در آخر وقت آن، و نماز عصر در اول وقت آن به‌جا آورده شود.

دقت در فلسفه جمع بین دو نماز، بى‌پایگى این تفسیر را روشن مى‌سازد، زیرا علت تجویز جمع بین‌الصلاتین، ایجاد سهولت براى امت اسلامى است که بتوانند در تمام حالات هر دو نماز ظهر و عصر را مثلاً در یک زمان بخوانند و این در صورتى تحقق پیدا مى‌کند که جز به مقدار چهار رکعت از اول و چهار رکعت از آخر، بقیه زمان‌ها «وقت مشترک» هر دو نماز باشد.

مشکلات دیدگاه اهل سنت

اگر جمع بین دو نماز را مطابق با نظر اهل سنت تفسیر کنیم و بگوییم نماز ظهر را باید در وقتى بجا آورد که با پایان آن، سایه شاخص به اندازه خود آن شود و سپس بلافاصله نماز عصر را بخواند، در این صورت به‌جاى تسهیل، کار را مشکل و پیچیده‌تر کرده‌ایم، زیرا شناخت اول وقت و آخر آن در تمام اعصار، به خصوص در مناطقى که ابزار و ادوات دقیق موجود نباشد، بسیار کار مشکلى است




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

 پاسخ:

وجوب یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است . در نتیجه از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است ، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد . بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که : چون خداوند فرموده است . اما اگر منظورتان از چرایی یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مرتب و مستمر به نام نماز است، می توان گفت : اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود ؛ ما معتقدیم که عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته‌اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند، امّا سخن در نحوه پرستش است. در فرهنگ اسلامی تعیین و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است . کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی وِرْد و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است،‌ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه کم تر و نه بیش تر ؛ در نتیجه خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است. اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است . مجموعه اجزا و حرکات آن تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است . در عین حال گرامیداشت و منزلت انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است . به علاوه نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد ، بلکه به طور منظم و مستمر این عمل عبادی شکیل و آسان در زندگی انسان تکرار می گردد . اما دقت و تامل در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل به چه دلیلی است ؟ چنان که ذکر شد نماز نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است .اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد ، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته ، این دیگر بندگی خداوند نمی شود، بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمومنان (ع) در روایتی پس از بیان اینکه معنای اسلام، تسلیم شدن در مقابل پروردگار است که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید: مومن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد، بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده بنیان می نهد.1در ضمن تجربه زندگی انسان ها نشان داده آن جا که دست ها و سلیقه های انسانی در کارهای مختلف دخالت کرده است، آن را به صورت های مختلف در آورده که گاهی با اصل و حقیقت خود فاصله بسیار دارد. در مورد احکام و تکالیف دینی نیز ما این مسئله را در ادیان دیگر مشاهده می کنیم که دست بردن انسان ها در احکام و دستورات دینی آن ها را به چه وضعی در آورده و گاهی آن را به صورت کلی پاک کرده و از بین برده است. شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، با حفظ شرایط و آداب ، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی دین هم در پرتو آن زنده و پابرجا باقی می ماند ؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم . به همین خاطر آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است . هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»،2یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست ؛ در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز زیبا و جذاب و اثر بخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی . رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز موجود است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم ، مقید ، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد. قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است : «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر3 و این یعنی یک حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد .

 

پی­ نوشت­:

1 سفینه الجار، ج4، ص233، ماده سلم.

2غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگوی پرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.

3 نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

چرا در شبانه روز پنج نوبت نماز می خوانیم ؟

پاسخ:در ابتدا ببینیم آیا ما می توانیم فلسفه احکام را درک کنیم یا نه؟ و آیا ما چنین حقی داریم که از فلسفه احکام الهی سوال کنیم یا نه؟

بحث از فلسفه احکام و قوانین و مقررات اسلامى، از مهمترین بحثهایى است که امروز با آن سروکار داریم و قسمت قابل توجهى از پرسشها و پاسخهاى ما را تشکیل مى‏دهد.

هرکس از خود مى‏پرسد ما چرا باید نماز بخوانیم، به زیارت خانه خدا برویم، چرا رباخوارى در اسلام حرام است، تحریم خوردن گوشت خوک چه فلسفه‏اى دارد، جواز تعدد زوجات در اسلام براى چیست و علت تحریم ظروف طلا و نقره و مانند اینها چه مى‏باشد؟

ما چنین حقى را هم داریم و هم نداریم.

توضیح این که: مطالعه متون اسلامى - قرآن و احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع) و گفتگوهاى اصحاب و یاران آنها - نشان مى‏دهد که همواره بحث از فلسفه احکام در میان آنها رایج بوده است و باید هم چنین باشد؛ زیرا روش قرآن را یک روش استدلالى و منطقى آزاد مى‏دیدند و به خود حق مى‏دادند در مباحث مربوط به احکام نیز از این روش استفاده کرده و سؤال از فلسفه حکم کنند.

اصولا اسلام خدا را چنین معرفى مى‏کند: وجودى است بى نهایت از نظر علم و قدرت و بى نیاز از همه چیز و همه کس و همه کارهاى او روى حکمت خاصى است - چه بدانیم و چه ندانیم - عبث و لغو و لهو د رکار او راه ندارد و پیامبران را براى تعلیم و تربیت و دعوت به سوى حق و عدالت فرستاده است.

چنین معرفى از «خدا» ما را به سؤال از فلسفه احکام و اسرارى که طبعا در زندگى و سعادت و سرنوشت ما دارد تشویق مى‏کند.

اگر تصور کنیم روش قرآن تنهااستدلال در «اصول دین» و مسائل عقیدتى است نه «فروع دین» و «مسائل علمى» اشتباه کرده‏ایم.

زیرا مى‏بینیم قرآن مثلا پس از تشریع روزه ماه مبارک رمضان مى‏گوید: «لعلکم تتقون؛ تا شاید شما تقوا پیشه کنید» 1 و به این ترتیب فلسفه آن را پرهیز از گناه ذکر مى‏کند که در پرتو این ریاضت مخصوص اسلامى، تسلط بر نفس و هوسهاى سرکش حاصل مى‏گردد.

در مورد مسافران و بیماران که از حکم روزه مستثنا هستند، مى‏گوید: «یرید اللَّه بکم الیسر ولایرید بکم العسر؛ خداوند راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را.»2 و فلسفه آن را نفى عسر و حرج و مشقت ذکر مى‏کند.


ادامه مطلب


برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

گرچه نماز کامل، اثرات شگرفی در روح و شخصیت انسان دارد و هر چه از این نماز دور شویم، اثرات آن کاسته می شود، اما از شما می پرسم اگر فرد گناه کاری که نیت خالص ندارد، اگر نماز را ترک کند و نماز نخواند، آیا وضع و حال بهتری پیدا می کند؟ آیا دلش صاف و روشن می گردد؟ بدون شک نماز در همین فرد آلوده و خطاکار به اندازه خودش دارای اثر است، به گونه ای که اگر این نماز ترک شود، آلودگی و گناه این فرد بیشتر و فراوان تر می شود؛ یعنی اثر نماز که همان نهی از فحشا و زشتی منکرات [1]است و لو در حد کم و ناچیز در این فرد ظاهر می گردد و به اندازه خود او را از آلودگی و زشتی بیشتر باز می دارد. چطور می توان چنین اثرات واضحی را انکار کرد؟!

در روایت آمده است: جوانی از انصار نمازش را با پیامبر (ص) می خواند، ولی گناه و محرمات را نیز انجام می داد. جریان را به پیامبر (ص) گفتند. پیامبر (ص) فرمود: بالاخره نمازش روزی او را از بدی و زشتی باز می دارد. طولی نکشید که دیدند آن جوان توبه کرد و دست از کارهای بد و زشتش برداشت [2]

باز از شما می پرسیم، همین فرد بی نمازی که نیت صاف و دل پاکی دارد، آیا اگر اهل نماز و عبادت و دعا و توسل و مناجات با خداوند بود، آیا دلش پاک تر و صاف تر نمی شد؟ آیا نورانی تر و با صفاتر نمی گشت؟

تاثیر نماز در هر کسی، تابع میزان معرفت و شناخت، اخلاص در نیت، حضور قلب و سایر شرایط و آدابی است که رعایت می کند و چون این امور در افراد با هم متفاوت است، نمازهای آنها و آثار آن نمازها نیز مختلف می باشد، ولی به هر حال هیچ نمازی بدون اثر نبوده هر چند میزان آن آثار کاملا متفاوت است

--------------------------------------------------------------------------------

[1] عنکبوت، 49.

[2] ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج 5، ص 371، ح 10254، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی، 1362.




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

چرا کودکان و نوجوانان براى اداى فریضه نمازصبح برنمى خیزند یا به سختى و با غرولند و پرخاشگرى برمى خیزند؟ کم نیستند کودکان و نوجوانانى که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را -باوجود تعداد بیشتر رکعات- مى خوانند اما از خواندن نماز صبح اکراه دارند. حقیقت این است که خواب صبحگاهى شیرین و دلچسب است و به قول صائب:

آدمى پیرچو شد حرص جوان مى گردد

خواب در وقت سحرگاه گران مى گردد

اما تنها دلیل برنخاستن براى نماز همین نیست. بسیار اتفاق افتاده است که براى برنامه اى دلچسب و موردعلاقه، فرزندان توصیه مى کنند صبح زود ما را بیدار کنید یا خود تمهیداتى براى بیدار شدن مى اندیشند.

پس باید دید علل و عوامل سهل انگارى یا بى رغبتى نسبت به نماز صبح چیست؟


ادامه مطلب


برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

چرا خداوند با اینکه بی نیاز مطلق است  از ما خواسته است که نماز بخوانیم ؟ آیا این نوعی تناقض با صفات خدا نیست؟

در هیچ آموزه‌ای دینی سراغ نداریم که خداوند از دیگران خواسته باشد به او توجه کنند تا با منفعت بی نیازی خداوند ناهمگون باشد، بلکه آن چه در قرآن یا در برخی از روایات وارد شده، آن است که انسان در تمامی حالات باید به یاد خدا باشد. یاد خدا بودن نه از جهت این است که نیاز دارد یاد او باشیم، بلکه ما برای این که بتوانیم زندگی با آرامش داشته باشیم و امید و توکل در قلب‌مان روشن باشد، نیز به دنبال گناه و کار ناپسند نرویم و به طور کلی برای رسیدن به سعادت و کمال، نیازمند یاد خدا هستیم:

"ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛1 آگاه باشید با یاد خدا دل‌ها آرامش پیدا می‌کند".

اگر در برخی از آیات ،‌تکالیف همچون نماز، روزه از مردم هواسته شده، نه به این جهت است که خداوند نیاز به عبادت دارد، بلکه اینانسان‌ها هستند که نیاز به عبادت و بندگی خداوند دارند تا در سایه پرستش خدا، از عبودیت نفس اماره و شیطان درون و بیرون رهایی یافته، استعدادهای عالی انسانی شکوفا گشته و به سر منزل مقصود و سعادت ابدی نایل شوند.

جهت آگاهی بیشتر از فلسفه و اسرار عبادت و نماز و بی نیازی خداوند اضافه می‌کنیم:


ادامه مطلب


برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

تفاوت خواندن نماز واقامه آن چیست ؟

خواندن نماز؛ یعنى، بر هر مسلمان واجب است که در اوقات معین، نماز بخواند و به عبادت خداوند بپردازد.

اما اقامه نماز که در آیات فراوانی از قران به آن دستور داده شده است به عبارتی نهادینه نمودن نماز در زندگی است به گونه ای که پشتوانه همه امور انسان در زندگی نماز باشد اقامه معانی مختلفی دارد :

 1-اقامه به معنای ایستاندن و استوار ساختن چیزی می باشد مثلا : اگردست کسی که بر زمین خورده است را بگیری واو را برروی پای خود بایستانی به این عمل اقامه گویند پس زمانی انسان می تواند اقامه کننده نماز در جامعه باشد که با هر آنچه ضد نماز است مبارزه نماید باید طاغوت و ظلم و فساد را بر زمین زد تا نمازی که افتاده است دومرتبه بر روی پای خود بایستد لذا ما فقط در زیارت های ائمه معصومین این جمله را گواهی می دهیم که شما هستید آن کسانی که نماز را به معنی حقیقی کلمه به  پا داشتند اشهد انک قد اقمت الصلوه[1]  و... البته باید گفت اقامه نماز نسبی است و هر انسان صالحی می تواند به سهم خود اقامه کننده باشد لکن حقیقت اقامه به معنی کامل حتی در دولت کریمه  برای اهلبیت[2] می باشد این امام حسین است که با نثار خون قلب خود و بهترین عزیزانش در راه خدا آن هنگام که نمازحقیقی مرده است وبدعتها آشکار شده نماز را دوباره زنده می نماید واین است معنای حقیقی اقامه نمازهر چند از لحاظ شکل ظاهری نماز ظهر امام حسین در روز عاشورا که نماز خوف بوده بسیار مختصرتر از نماز طولانی دیگران می باشد

2-به مداومت بر نماز و انجام آن به نحو کامل نیز اقامه نماز گفته شده است[3]که مسلم است نماز کامل نمازی است که با اعتقاد به اصول دین صحیح و انجام همه شرایط آن انجام گیرد وبه مداومت نماز با عدم رعایت شرایط آن اقامه گفته نمی شود

[1] ( کافی جلد 4 صفحه 570)

[2]قوله تعالى الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ حمران بن أعین عن أبی جعفر ع و أبو الصباح عن أبی عبد الله ع قالا نحن هم المناقب ج : 4 ص : 422

عن الإمام موسى بن جعفر عن أبیه عن آبائه ع قال قوله عز و جل الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ قال نحن هم تأویل‏الآیات‏الظاهرة ص : 338

 عن أبی عبد الله الحسین عن أمه عن أبیها [عن أبیه‏] ع فی قوله عز و جل الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ قال هذه نزلت فینا أهل البیت تأویل‏الآیات‏الظاهرة ص : 338

 أبی جعفر محمد بن علی ع فی قوله تعالى الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ الآیة قال فینا و الله نزلت هذه الآیة  تفسیرفرات‏الکوفی ص : 274

[3] 1- طبرسى فرموده: اقامه نماز آنست که آنرا با حدود و فرائض آن انجام دهند «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» یعنى نماز را بنحو کامل و احسن بجا میاورند و از ابو مسلم نقل میکند که اقامه بمعنى ادامه است و «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» یعنى نمازهاى واجبى را همیشه میخوانند. زمخشرى با طبرسى همعقیده است و ادامه را در مرتبه ثانى آورده بیضاوى نیز مانند آندو گفته است.

2- راغب آنرا ادامه میداند و «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» را «یدیمون فعلها و یحافظون علیها» گفته است سپس مثل طبرسى و زمخشرى گوید اقامه شى‏ء ایفاء کردن حق آنست.

3- المنار آنرا نماز با توجه و از روى خلوص میداند و هر نماز که در آن توجّه نباشد صورت نماز است.

بنظر نگارنده همه این معانى در اقامه منظور است زیرا اقامه نماز که بدان مأموریم آن است که نماز کامل و پیوسته بجا آوریم لذا در آیات بهمه آنها اشاره شده است مثل الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ معارج: 23. الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ مؤمنون: 2. وَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ انعام: 92.قاموس قرآن، ج‏6، ص: 49




برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

1ـ آیا پاکی دل کافی نیست و حتماً باید نماز بخوانیم؟

پاسخ اول: می دانیم یکی از صفات خداوند متعال، حکیم است؛ یعنی هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمی دهد. اینکه خداوند نماز را واجب کرده است ـ با اینکه می توانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند ـ حتماً دلیلی و حکمتی داشته که او با علم و تدبیر بی نهایتش از آن اطلاع دارد؛ چون اگر این گونه نباشد باید ـ نعوذ باللّه ـ بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهوده ای انجام داده است. پس، از حکیم بودن خداوند می فهمیم که در وجوب و اقامه نماز فایده ها و آثار بسیار زیادی وجود دارد که چیزی جای آن را نمی گیرد.

پاسخ دوم: یکی از علتهای تشریع احکام از طرف خداوند بر بندگانش، امتحان کردن آنهاست. خداوند از بین بندگان، آنان را که روحیه اطاعت کامل دارند بر می گزیند و آنان که بی چون و چرا به فرمانهای خدایشان عمل می کنند در امتحان اطاعت از خدا نمره قبولی می گیرند. پس یکی از علل واجب شدن نماز این است که خداوند قصد داشته است که با این دستور بندگانش را بیازماید تا معلوم شود چه کسی راز و نیاز خود با خدا را به همان صورت که خداوند فرموده انجام می دهد و چه کسی سرپیچی می کند؛ تا هر دو به پاداش و جزای عملشان برسند.

پاسخ سوم: می پرسیم: پاکی دل یعنی چه؟ اگر بگویید: به معنای این است که انسان در دل خود نسبت به همه کس و همه چیز حسن ظن داشته باشد و دلش آلوده به نیتهای پلید و زشت نباشد؛ می گوییم: پاکی دل به این معنا ـ یا به هر معنای دیگری ـ وقتی می تواند جای نماز را بگیرد و ما را از خواندن نماز بی نیاز کند که تمام فایده ها و آثار و حکمتهایی را که در نماز وجود دارد دارا باشد؛ آیا پاکی دل چنین جامعیتی دارد؟ اینک با ذکر فایده ها و آثار و فلسفه وجوب نماز پاسخ این پرسش را به خود شما وامی گذاریم.

آثار و فواید نماز(1)

نماز، آثار و فواید زیادی دارد که در اینجا به اهم آنها اشاره می کنیم:

1ـ از بین بردن گناهان

قرآن کریم می فرماید:

«و أقِم الصلوة طَرَفَی النّهار و زُلَفاً من اللّیل انّ الحسنات یُذهِبْنَ السیئات ذلک ذکری للذّاکرین»(2)

«در دو طرف روز و اوایل شب نماز را بپادار، چه آنکه حسنات، سیئات را از بین می برد. این تذکری است برای آنان که اهل تذکرند.»

در روایتی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود:

«کسی که طبق دستور خداوند وضو بگیرد و نماز بخواند تمام گناهان گذشته اش آمرزیده می شود.»(3)

2ـ طهارت روح

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود:

«مَثَل نماز در بین شما مَثَل نهری است که در نزد هر یک از شماست که در شبانه روز پنج بار خود را در آن می شویید و با این شست و شو دیگر چرک و آلودگی در شما باقی نمی ماند؛ گناهان نیز با نمازهای پنج گانه شست و شو می شوند.»(4)

3ـ راندن شیطان

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «نماز، شیطان را روسیاه می کند.»(5)

4ـ بازداری از فحشاء و منکر

قرآن کریم می فرماید:

«انّ الصلاة تَنهی عن الفحشاء و المنکر»(6)

«نماز انسان را از زشتیها و گناه باز می دارد.»

5ـ استقامت و پایداری

قرآن کریم می فرماید:

«یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة»(7)

«ای ایمان آورندگان! از صبر (روزه) و نماز یاری بجویید.»

از حذیفه روایت شده است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هرگاه به اندوه یا مشکلی برخورد می کرد نماز می خواند.(8)


ادامه مطلب


برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

پرسش:
سنی ها نماز ظهر و عصر را با فاصله می خوانند، من شیعه هستم، آیا من می توانم آنها را با فاصله بخوانم؟ کدام بهتر است؟ با فاصله باشد یا بدون فاصله؟
پاسخ:

فاصله انداختن بین نماز ظهر و عصر بطوریکه هر نمازی را در وقت فضیلت آن بخوانید مستحب و پسندیده است و شیعه در این مسأله فرقی با اهل سنت ندارند.

پایگاه حوزه1333-2



برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

پرسش:
چرا باید در زمان های خاص نماز بخوانیم؟
پاسخ:

حسن بن عبد اللَّه به نقل از پدرش از جدّش حسن بن علی بن ابی طالب علیهما السّلام در ضمن حدیث طولانیکه در بردارنده پرسشهاییهود از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله از امور مهمّ است، روایت نموده که آنان از حضرت صلّی اللَّه علیه و آله از علّت اوقات نمازها پرسیدند به این صورت که یکی از آنان عرض کرد: ای محمّد، مرا از ناحیه خداوند- عزّ و جلّ- خبر ده که علّت وجوب نمازهای پنجگانه در پنج وقت بر امّتت در ساعتهای شبانه روز چیست؟ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: «وقتیکه آفتاب به نقطه زوال می رسد؛ حلقهای دارد که در آن وارد می شود و هنگامیکه در آن داخل شد؛ وقت ظهر و زوال می شود و همه اشیاء مادون عرش در برابر اسماء و صفات پروردگارم تسبیح می گویند و آن همان ساعتی است که پروردگارم بر من درود و رحمت می فرستد، لذا خداوند- عزّ و جلّ- نمازگزاردن در آن هنگام را بر من و امّتم واجب نموده و فرموده است:أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوک الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیلِ؛ از وقت زوال آفتاب تا تاریکی شب نماز بپا دار.(اسراء، 78)

و آن همان ساعتی است که جهنّم را در روز قیامت می آورند. پس هر مؤمنیکه در آن ساعت موفّق به سجده یا رکوع یا قیام شده باشد؛ خداوند بدن او را بر آتش جهنّم حرام می کند.

و وقت نماز عصر، همان ساعتی است که حضرت آدم علیه السّلام از میوه درخت بهشتی تناول نمود و در نتیجه خداوند او را از بهشت بیرون راند. لذا خداوند بهفرزندانش دستور داده که این نماز را تا روز قیامت بخوانند و آن را برای امّت من برگزید و آن نماز از محبوبترین نمازها در نزد خداوندعزّ و جلّ است و خداوند به من سفارش فرموده که به خصوص آن را از میان دیگر نمازها پاس بدارم.

و وقت نماز مغرب، همان ساعتی است که خداوند توبه حضرت آدم علیه السّلام)را پذیرفت و فاصله بین تناول میوه درخت بهشتی و پذیرش توبهاش، سیصد سال از روزهای دنیا، نسبت به روزهای آخرت بود.که هر روز از آن مانند هزار سال از سالهای دنیا می باشد.یعنی از وقت عصر شرعی تا شام و مغرب می باشد. پس حضرت آدم علیه السّلام سه رکعت نماز خواند.یک رکعت برای ترک اولی و خطای خود، و یک رکعت به خاطر خطیئه حوّا، و یک رکعت برای توبهاش. لذا خداوندعزّ و جلّ این سه رکعت را بر امّتم واجب فرمود و آن همان ساعتی است که دعا در آن مستجاب می شود. و پروردگارم وعده داده که هر کس از امّتم در آن ساعت دعا کند؛ دعایش را مستجاب نماید و این همان نمازی است که خداوندعزّ و جلّ به من دستور داد و فرمود:فَسُبْحانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ، وَ حِینَ تُصْبِحُونَ؛ «پاک و منزّه است خداوند هنگامیکه شب می کنید و آن هنگام که صبح می کنید»(روم، 17)

امّا وقت نماز عشا، به راستیکه قبر، تاریکی و ظلمتی دارد و روز قیامت را تاریکی و ظلمتی است. لذا خداوند به من و امّتم دستور داده که این نماز را در این هنگام بخوانیم تا بدین وسیله قبرهای امّتم را روشن و بر پل صراط به آنان نور و روشنایی عنایت شود. هر گامیکه برای خواندن نماز عشا برداشته می شود؛ خداوند بدن صاحب آن گام را بر آتش جهنّم حرام می گرداند و این همان نمازی است که خداوند برای فرستادگان پیش از من برگزیده بود.

و امّا وقت نماز صبح، هنگامیکه خورشید طلوع می کند؛ بر شاخهای شیطان طلوع می کند و خداوندعزّ و جلّ به من دستور داده که نماز صبح را پیش از دمیدن آفتاب و پیش از آنکه کافر آفتاب پرست بر آن سجده می کند؛بخوانم و امّتم برای خدا سجده و کرنش نمایند. و زود خواندن آن در نزد من محبوبتر است و آن همان نمازی است که فرشتگان شب و ملائکه روز آن را مشاهده می کنند.یهودی گفت: راست گفتی ای محمّد» (بن طاوس الحلی، سید علی، فلاح السائل، ص 125)

 

                     

 

پایگاه حوزه، شماره 2-28101



برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز

پرسش:
پیامبراکرم(ص) اولین نماز جماعت را کجا برپا داشتند؟
پاسخ:

آن چنان که از برخی از روایات استفاده می شود، اولین نماز جماعتی که بر پا شده است، به امامت رسول خدا(ص) و شرکت حضرت علی(ع) و برادرش جعفر طیار بوده است. زمانی که ابوطالب، فرزندش علی(ع) را دید که به پیامبر اقتدا کرده، به فرزندش جعفر گفت تو نیز به پیامبر اکرم(ص) اقتدا کن. و این جماعت سه نفری پس از نزول آیه (فاصدع بما تؤمر[1]، آنچه را ماموریت داری، آشکارا بیان کن) بود که فرمان به علنی ساختن دعوت و تبلیغ می داد.

با توجه به این که شروع دعوت علنی پس از سه سال دعوت مخفیانه بوده است، می توان حدس زد که اولین نماز جماعت در سال چهارم بعثت و در شهر مکه برگزار شده است[2].



[1] سوره حجر، آیه 94.

[2]ر.ک: محسن قرائتی، پرتوی از اسرار نماز؛ ص 94-  ابی هلال العسکری، الاوائل، 109

پایگاه حوزه6646



برچسب ها : پرسش و پاسخ در باره نماز


X