امروزه روشن شده است که “ امید به بهبودی ” چه در مورد بیماریهای جسمی و چه بیماریهای روانی ، میتواند نقشی حتی موثرتر از درمانهای ارائه شده توسط پزشکان ، ایفا کنند. چرا که دیده شده است در موارد متعددی پزشک ، در تجویز دارو به بیمار خود، دچار سهو و اشتباه گردیده است ، اما بیمار به شکل غیر منتظره ای بهبود یافته است چرا که نسبت به بهبودی خود ، مثلا “ بدلیل اطمینان به پزشک ، امید کامل داشته است !
به این ترتیب بسیاری از منابع علمی ، اشاره کرده اند که : هر نوع درمان ، چه به صورت تجویز یک قرص یا یک شیشه شربت و چه هر نوع دیگری از یک شیوه درمانی ، همیشه حاوی یک عنصر تلقینی است “ رنگ و مزه یک ترکیب دارویی گاه از طریق تلقین تاثیر بیشتری دارد ، تا ترکیب واقعی دارویی آن ! ”
در این مورد خاطره ای از روستای آباء و اجدادیم ( روستای باصفای گوغر ، از توابع شهرستان بافت از استان کرمان ) به یاد می آورم ، که ذکر آن در اینجا ، خالی از لطف نیست :
“ چند سال پیش ، مادر بزرگ پیر ( و حالا خدابیامرزی ) در روستای “ گوغر ” زندگی می کرد که دائما از درد شدید زانو و پا نالان بود به طوریکه نوه ها و نبیره های او ، از دست ناله های این پیرزن دردمند ، خواب خوش نداشتند ! تا این که شبی از شبها ، یکی از نبیره های این پیرزن ـ که شاید این نبیره ، دانشجوی سال اول پزشکی هم بود و از این جهت پیر زن اطمینان بسیاری به او داشت ! ـ برای بی بی پیرش ، یک عدد پماد سفید رنگ ، تجویز کرد ،که درد پا و زانوی “ بی بی ” را برای همیشه ساکت کرد طوری که بی بی دائما به جان نبیره خیر خواه و دانشمندش ! دعای خیر می نمود و می گفت : تا کنون هیچ دارویی ، تا به این حد در درمان درد پای او موثر نبوده است ! این در حالی بود که آن نبیره رند و نادان ، به خوبی می دانست که آن پماد چیزی جز یک عدد “ خمیر دندان ” نبوده است و خود نیز از این درمان اسرارآمیز سخت در تعجب بود ! ” .
و غرض از این خاطره این که امید به بهبودی ، می تواند چقدر موثرتر از درمان عمل کند ، چرا که تلقین خود بخود و غیر عمدی به طور قطع ، در همه درمانهای طبی و روانپزشکی و حتی جراحی ، می تواند در کنار سایر درمانها و حتی موثرترین آنها ، نقش مهمی ایفا نماید .
برخورد خیرخواهانه پزشک ، لبخند مطبوع پرستار ، بوی تمیز مواد ضد عفونی در بیمارستان ، رنگ و مزه دارو ، همه و همه می توانند ، از طریق تلقین ، نقش عمده ای در افزایش شانس بهبودی بیمار بازی کند .
اما باید به این موارد و حتی قبل از همه آنها ، تاثیر اعتقادات مذهبی و امید به شفای الهی را اضافه نمود .
انسان نمازگزار کسی است که با تمام وجود اعتقاد دارد که درمان همه بیماریها ، نزد خداست و به این ترتیب با امید به رحمت خداوند بیش از هر شخص بی نمازی ،امیدوار به رهایی خود ، از چنگال امراض و بیماریهاست و با این دیدگاه تمام فعالیت های پزشکان و وسایل مادی را بعنوان واسطه هایی برای اراده الهی می داند که در تلاش برای بهبودی او ، حرکت می کنند .
شخص نمازگزار ، به جای اطمینان صرف به پزشک و درمان ، بوسیله نماز خود ، به رحمت خداوند اطمینان می کند وایمان دارد که تنها اگر خدا بخواهد ، ابزار مادی در درمان او ، موثر خواهند بود و با این امیدواری ، “ امید به بهبودی ” را در مؤثرین شکل خود ، به کار می اندازد و از آن در پیشرفت درمانهای پزشکی مربوط به بیماری خود ، بهره می برد . البته از ابعاد دیگری نیز می توان ، از تاثیر نماز بر پیشرفت درمانها ، سخن گفت .
امروزه به اثبات رسیده است که یک عامل مهم در عدم پیشرفت درمانهای دارویی و اشکال در کنترل بیماریها ، ( مثلا کنترل بیماریهای تیروئید ) همکاری ضعیف بیمار ، در طی درمان است .
یکی از جنبه های مهم این همکاری ضعیف می تواند به شکل نامنظم مصرف کردن داروها ، باشد ، که چه بسا بر اثر فراموشکاری بیماران یا در خواب بودن آنها در زمان مصرف دارو ، اتفاق می افتد . اما شخص نمازگزار از آنجا که خود را ملزم به انجام فرایض واجب یومیه به شکل کاملا “ منظم می بیند ، از امکان تطبیق دادن زمان مصرف داروهای خود ، با زمان نماز برخوردار است که این امر به نوبه خود می تواند در پیشرفت درمانهای دارویی موثر باشد .
اما زمانی که به این نکته اشاره می نمودم ، باز هم خاطره ای از همان مادر بزرگ خدا بیامرز و همان بی بی با صفای گوغری ، که در این مقاله به او اشاره شد ، بی اختیار به خاطرم آمد و آن این که او همیشه ، پاکت داروهای خود را در کنار سجاده نماز خود می گذاشت ، تا هیچوقت ،خوردن داروهای خود را فراموش نکند . و آن بی بی پر خاطره و گمنام ، که چند سالی است ، روی در نقاب خاک کشیده است ، مانند بسیاری از بی بی ها و باشوهای دیگر آب و خاک کرمان ، پیوسته در حال ذکر خدا بود و با همان استنباطات ساده ای که از مذهب داشت ، هرگز نماز خود را ترک نمی کرد و شاید از برکت همین نماز بود که قریب به 90 سال عمر پربرکت ، از خدا گرفت و در طول مدت این 90 سال شاید دردناکترین بیماریش همان درد پا و زانویی بود ، که شرح آن گذشت .
آری ! زندگی با نماز ، زندگی ای ست سرشار از برکت و سلامتی و طول عمر .
برچسب ها :